زورم....
زورم....
به نبودن تو نمی رسد دیگر
نه شکستن ظرف ها
نه مچاله کردن نامه های بی جوابم برای تو
نه پاره پاره کردن لباس هایی که دوست داشتی بپوشم .
هیچ کدام آرام نمی کند این دلتنگی را .
به سرم زده سراغ آخرین راه مانده بروم!!!
تیزی تیغ روی رگ هایم ...
اما....
اما مادرم را چه کنم.
به نبودن تو نمی رسد دیگر
نه شکستن ظرف ها
نه مچاله کردن نامه های بی جوابم برای تو
نه پاره پاره کردن لباس هایی که دوست داشتی بپوشم .
هیچ کدام آرام نمی کند این دلتنگی را .
به سرم زده سراغ آخرین راه مانده بروم!!!
تیزی تیغ روی رگ هایم ...
اما....
اما مادرم را چه کنم.
۶۷۳
۲۳ آذر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.