آشفته نوشت

آشفته نوشت :
از درون در حال فروریختن هستم ...
متلاشی ... آش و لاش ... نابود ...له ... خسته از تمام جنگیدن های بی ثمرم ... جنگیدن برای هیچ !
حس گنگ‌ و مبهمی دارم ... من همون صفر بعد از اعشارم ...
همون قدر بی ارزش ... همون قدر ضعیف ...
همون قدر بی اثر ...
کاش
... کاش ... برم زیر بارون ... بعدشم ...
کاش این همه بارون که داره از این ابرها میاد تا همه جارو بشوره و تمیز کنه ...
منم بشوره و ببره ...
کاش تا زمان‌ بند اومدن بارون ...
جون و روح منم و البته جسمم بند بیاد ...
کاش بند بیام ...
کاش منم برم اون بالا و ببارم ...
بی هیچ چشم داشتی ... تنها به فرمان‌خدا تا آخر دنیا ببارم ...

+مجبور نیستید هذیان های منو بخونید !
دیدگاه ها (۳۲)

‏- و آنقدرحس تنهایی دارم که انگار یک بار توسط تمام آدم‌های د...

خوشا رها کردن و رفتنخوشا پر کشیدن خوشا رهایی ...خوشا اگر نه ...

خیلی وقت ها فقط غصه میخوریم ...هر سه وعده ...😊

• از پنجره به پیاده‌رویِ مملو از جمعیّت نگاه کرد. گفت: می‌بی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط