خانه ای دارم که بامش از همه بالاتر است
خانه ای دارم که بامش از همه بالاتر است
روشنای خانه ام از ماه هم زیباتر است
شب که می آید خدا حتما به من سر می زند
آخر او مثل خودم از هر کسی تنها تر است
میوه و شربت برایش می برم با دسته گل
هی ! نخندید آخر او از مادرم پیداتر است
می نشینم روبه رویش عقده را وا می کنم
تازه فهمیدم که طور اینجا و دل موسی تر است
خانه ای دارم قدمهای شما بر چشم من
هر شب آنجا از ضیافتهایتان غوغاتر است..
روشنای خانه ام از ماه هم زیباتر است
شب که می آید خدا حتما به من سر می زند
آخر او مثل خودم از هر کسی تنها تر است
میوه و شربت برایش می برم با دسته گل
هی ! نخندید آخر او از مادرم پیداتر است
می نشینم روبه رویش عقده را وا می کنم
تازه فهمیدم که طور اینجا و دل موسی تر است
خانه ای دارم قدمهای شما بر چشم من
هر شب آنجا از ضیافتهایتان غوغاتر است..
- ۶۳۳
- ۰۶ مهر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط