شاعری ازکوچه مهتاب گذشت

شاعری ازکوچه مهتاب گذشت

لیک شعری نسرود؛

نه که معشوقه نداشت،

نه که سر گشته نبود،

سالها بود که دگر

کوچه مهتاب

خیابان شده بود!!
دیدگاه ها (۱)

منزلگه ما خاک نی گر تن بریزد باک نیاندیشه‌ام افلاک نی ای وصل...

..

یکی پرسید اندوه تو از چیست؟سبب ساز سکوت مبهمت کیست؟برایش صاد...

رِفیقـا ” کَم ” باشَن ، امّا ” تَک ” باشَن !به سلامتیه همه ر...

یادِ آن کوچه؛ شبِ مهتاب؛ دلتنگم هنوز..می‌زند دیوارِ آن؛ کوچه...

💜💜گاهی گمان نمی کنی ولی خوب میشودگاهی نمیشود، که نمیشود، که ...

دلشان میخواهد.چرا .به کسی مربوط نیست ....مربوط هست.

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط