ادامه پارت۲۶ زندگی با بی تی اس
ادامه پارت۲۶ زندگی با بی تی اس
جین : ..........
جیمین : میکشی پایین یا بکشیمش پایین
جین : هییی
تهیونگ : تصمیم بگیر
جین : ..........
شوگا : عجله کن
جین : ..........
نامجون : این نمیکشه پایین. بچه ها حمله
صدای جیغای جین کل ساختمون رو لرزوند
جین : هی هی هی شلوارم جر خورد
بعد از پنج دقیقه سر و صدا خوابید یه دفعه دیدم صدا زنگ در میاد رفتم در رو باز کردم دیدم یکی از همسایه هاست
من : بفرمایید
همسایه زیر لبی گفت : میدونستم شماها دخترید
من : کاری داشتید
همسایه : میشه کمتر جیغ و داد کنید بچه کوچیک دارم خوابیده
من : واقعا متاسفم در ضمن اینا هفتا پسرن منم فامیلوشنم که اومدم خونشون
بعد گفتن این حرف در رو محکم پشت سرم بستم
جین : یکیتون گمشه برام شلوار بیاره کوک از اتاق اومد بیرون
من : جین زندس
کوک : اره ولی شلوارش جر خورده.
کوک رفت و شلوار اورد و رفت تو اتاق
بعد دو دقیقه جین از اتاق اومد بیرون
من : حالت خوبه
جین : اره خوبم
جین : ..........
جیمین : میکشی پایین یا بکشیمش پایین
جین : هییی
تهیونگ : تصمیم بگیر
جین : ..........
شوگا : عجله کن
جین : ..........
نامجون : این نمیکشه پایین. بچه ها حمله
صدای جیغای جین کل ساختمون رو لرزوند
جین : هی هی هی شلوارم جر خورد
بعد از پنج دقیقه سر و صدا خوابید یه دفعه دیدم صدا زنگ در میاد رفتم در رو باز کردم دیدم یکی از همسایه هاست
من : بفرمایید
همسایه زیر لبی گفت : میدونستم شماها دخترید
من : کاری داشتید
همسایه : میشه کمتر جیغ و داد کنید بچه کوچیک دارم خوابیده
من : واقعا متاسفم در ضمن اینا هفتا پسرن منم فامیلوشنم که اومدم خونشون
بعد گفتن این حرف در رو محکم پشت سرم بستم
جین : یکیتون گمشه برام شلوار بیاره کوک از اتاق اومد بیرون
من : جین زندس
کوک : اره ولی شلوارش جر خورده.
کوک رفت و شلوار اورد و رفت تو اتاق
بعد دو دقیقه جین از اتاق اومد بیرون
من : حالت خوبه
جین : اره خوبم
۳۹.۵k
۲۷ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.