عشق سخت
عشق سخت
p1
ویو ا.ت
یک روز مزخرف دیگه از خواب بیدار شدم کارامو انجام دادم فرم مدرسه رو پوشیدم(فرم مدرسه ا.ت اسلاید دوم) اروم رفتم پایین دیدن او اشغال رو مبل خوابیده بود(اشغال همون پدر ا.ت هست) اروم رفتم کفش پوشیدم که بیدار نشه نمیخواستم باهاش چشم تو چشم بشم کفشام رو پوشیدم رفتم بیرون هوا سرد بود رفتم ایستگاه اتوبوس منتظر اتوبوس بودم که یهو یکی از پشت پرید بغلم و برگشتم دیدم یونا بود (فرم یونا اسلاید سوم)
یونا: چطوریی ا.ت
ا.ت: مرسی تو چطوری
یونا: خوبم ا.ت نگاه اتوبوس اومد
ا.ت: عه اره بیا بریم سوارشیم
سوار اتوبوس شدیم داشتم یونا رو میدیدم توی این فکر بودم که یوتا تنها کسی هست که دلیل زندگی بعد از مامانم بود ولی الان دیگه مامانم نیس و اون تنها دلیل زندگی منه تو همین فکرا بودم که یونا صدام میکرد
یونا: ا.ت ا.ت
ا.ت: اا بله
یونا: کجایی رسیدیم تو فکر چی بودی
ا.ت: ام هیچی بیا بریم الان از کلاس جا میمونیم
یونا: اوم باشه بریم
رفتیم داخل مدرسه فرصت نشد بشینیم که زنگ خورد سریع رفتیم سمت کلاس یونا پشت سر من میشست و کنا من خالی بود استاد اومد سر کلاس و وسایل هاشو گذاشت رو میز و گفت..
p1
ویو ا.ت
یک روز مزخرف دیگه از خواب بیدار شدم کارامو انجام دادم فرم مدرسه رو پوشیدم(فرم مدرسه ا.ت اسلاید دوم) اروم رفتم پایین دیدن او اشغال رو مبل خوابیده بود(اشغال همون پدر ا.ت هست) اروم رفتم کفش پوشیدم که بیدار نشه نمیخواستم باهاش چشم تو چشم بشم کفشام رو پوشیدم رفتم بیرون هوا سرد بود رفتم ایستگاه اتوبوس منتظر اتوبوس بودم که یهو یکی از پشت پرید بغلم و برگشتم دیدم یونا بود (فرم یونا اسلاید سوم)
یونا: چطوریی ا.ت
ا.ت: مرسی تو چطوری
یونا: خوبم ا.ت نگاه اتوبوس اومد
ا.ت: عه اره بیا بریم سوارشیم
سوار اتوبوس شدیم داشتم یونا رو میدیدم توی این فکر بودم که یوتا تنها کسی هست که دلیل زندگی بعد از مامانم بود ولی الان دیگه مامانم نیس و اون تنها دلیل زندگی منه تو همین فکرا بودم که یونا صدام میکرد
یونا: ا.ت ا.ت
ا.ت: اا بله
یونا: کجایی رسیدیم تو فکر چی بودی
ا.ت: ام هیچی بیا بریم الان از کلاس جا میمونیم
یونا: اوم باشه بریم
رفتیم داخل مدرسه فرصت نشد بشینیم که زنگ خورد سریع رفتیم سمت کلاس یونا پشت سر من میشست و کنا من خالی بود استاد اومد سر کلاس و وسایل هاشو گذاشت رو میز و گفت..
۶.۴k
۲۵ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.