آه من دیشب

آهِ من دیشب
به تنگ آمد دوید از سینه ام
داشت می آمد بسوزاند تو را
نگذاشتم ........
دیدگاه ها (۱)

غصـــه را . . .در پــرده‌یِ لبخنــد . . .پنهــان کــرده ام ....

در سینه ام سرمایی از زمستانی ناشناخته رخنه کرده استمن فردای ...

تلاشِ زیادی کردم تا همه چیز روی یک خط صاف پیش برود ، بدون هی...

حالا که در معاشرت آسمانچشم‌هایش را نمی‌بینمغم را چگونه بنویس...

ظلم می کنی دل توتنگ است مگردل می شکنی دل تو سنگ است مگرامشب ...

هرچه می خواهم غمت رادردلم پنهان کنم.........سینه می گوید که ...

میانِ این جمعیت فقط زیبایی تو ب چشم می امد...تهکوک

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط