طنز اکسویی

♡طنز اکسویی♡
پارت دوم

کای:
ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺑﺒﯿﻨﻢ دی او ﮐﺠﺎﺱ ﺑﻬﺶ
ﺍﺱ ﺩﺍﺩﻡ : ﻋﺮﻭﺳﮏ ﺧﻮﺷﮕﻞ ﻣﻦ ﮐﺠﺎﺳﺖ؟
ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﯽ ﻭﺍﺳﻪ کریس فرستادم
ﺑﺎﺑا کریسم جواب داد : سر قبرته کره بز
ﺧﺎﮎ ﺗﻮﺳﺮﺕ، نره خر ﻋﺮﻭﺳﮏ ﺑﺎﺯﯼ ﻣﯿﮑﻨﯽ؟
ﮔﻔﺘﮕﻮﯼ ﮐﺎﻣﻼً ﺟﺪﯼ ﺑﯿﻦ ﺩﻭ عضو اکسو تو ونشون :
لوهان : منیجرمون ﻗﺒﻼً ﺩﺳﺘﺶ ﺗﻮﻣﻮﺭ
ﺩﺍﺷﺘﻪ !
بکی : ﺗﻮﻣﻮﺭ ﻣﻐﺰﯼ ؟ !
لوهان: ﻧﻤﯽ ﺩﻭﻧﻢ ، ﺍﻭﻧﺸﻮ ﻧﮕﻔﺖ !
چانبک از زندگی خسته شدند و تصمیم گرفتند با هم خودکشی کنند.
با هم با بالای برج بلندی رفتند و چان گفت تا ۳ میشماریم و با هم میپریم. تا ۳ شمردند و بک پرید ولی چان نپرید. چان با لبخند سقوط بک را نگاه میکرد که ناگهان چتر نجات بک باز شد و در حالی که با آرامش در حال فرود بود میگفت :
بیشرف دروغگو مگر پات به خونه نرسه میدونم چیکارت کنم.
اینو گفتم بگم این تاپا هر چی مارمولک باشن به پای باتما نمیرسن!!!

جرررر
اگه خوشت اومد کامنت بزارید ♡
دیدگاه ها (۵)

فاطی عاشقتم ♡مخصوص فاطی جونم♡روی اهنگ قفلی زدمhttps://wisgoo...

بنده کاملا خر شدم بایییی

❤طنز اکسویی❤پارت اولچانیول:مریض بودم سوهو داشت داروهامو میدا...

نفس منه

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط