به بهانه سالگرد درگذشت محمد قاضی مترجم نامدار مهابادیداس
به بهانه سالگرد درگذشت محمد قاضی مترجم نامدار مهابادی/داستان آشنا شدن او با شازده کوچولو ـ ۵
داستان شیرین آشنا شدن محمد قاضی با شازده کوچولو
«بدین گونه شازده کوچولو روباه را اهلی کرد و همینکه ساعت وداع نزدیک شد روباه گفت:
– آه !…من خواهم گریست.
شازده کوچولو گفت : گناه از خود توست . من که بدی به جان تو نمی خواستم . تو خودت خواستی که من ترا اهلی کنم..
روباه گفت : درست است .
شازده کوچولو گفت : در این صورت باز هم گریه خواهی کرد ؟
روباه گفت : البته .
شازده کوچولو گفت : ولی گریه به حال تو هیچ سودی نخواهد داشت .
روباه گفت: به سبب رنگ گندم زار گریه به حال من سودمند خواهد بود.
#کورد
#کوردستان
#فرهنگ
#تمدن
#اصالت
داستان شیرین آشنا شدن محمد قاضی با شازده کوچولو
«بدین گونه شازده کوچولو روباه را اهلی کرد و همینکه ساعت وداع نزدیک شد روباه گفت:
– آه !…من خواهم گریست.
شازده کوچولو گفت : گناه از خود توست . من که بدی به جان تو نمی خواستم . تو خودت خواستی که من ترا اهلی کنم..
روباه گفت : درست است .
شازده کوچولو گفت : در این صورت باز هم گریه خواهی کرد ؟
روباه گفت : البته .
شازده کوچولو گفت : ولی گریه به حال تو هیچ سودی نخواهد داشت .
روباه گفت: به سبب رنگ گندم زار گریه به حال من سودمند خواهد بود.
#کورد
#کوردستان
#فرهنگ
#تمدن
#اصالت
- ۲.۴k
- ۲۵ دی ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط