آیینه ها دچار فراموشی اند

آیینه ها دچار فراموشی اند

و نام تو

ورد زبان کوچه ی خاموش

امشب

تکلیف پنجره

بی چشم های باز تو

روشن نیست ..

#قیصر_امین_پور
دیدگاه ها (۱)

در غمش هر شب به گردون پیک آهم می‌رسدصبرکن، ای دل! شبی آخر به...

دلگیرم از تقدیر و دستم بند جایی نیستلعنت به آغازی که آن را ا...

خیالتلیوانِ آبی ست که هر شب بالای سر می گذارمنیمه شب از خواب...

یک لحظه خواستمچون کودکی که ناشیانه دست در آتش فرو بَرَدخواست...

امشباز دنیا یک پنجره ی نیمه بازرو به مهتاب میخواهم!که دست عط...

با دیدنِ چشمـانِ تـو، زیبا شده شعرمهمرنگِ غـزلنـامه ی نیـما ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط