p:²
p:²
و الان آقای کیم میخواد میخواد پدرتو زندان بندازه
ویو ات:
با این همه اذیتی که ازم کردن ولی باز قلبم تیر کشید اشکام تو چشمام جمع شده بود که با لرزیدن پلکم ریختن
من از بچگی آقای کیم رو میشناختم چون اون کمک کرده بود تا بابام این شرکت رو دوباره راه اندازی کنه اون آدم خیلی سرد بود و بی احساس هست کسی که زنشو جلوی بچه هاش بکشه کسی که مادر بچه هاشون بکشه به قاتل پسرش رحم می......
با ورود مرد قد بلندی که سیاهی کتش از سیاهی شبم تیره تر بود حرفم قطع شد
درسته اون کیم بود ولی اون پسره کیه پشت سرش...........
چشمای دوتاشون رنگ خونو گرفته بودن
آقای کیم با لبخند که عصبانیت و خشم توش بود اومد جلو پدرم وایساد سیلی که به پدرم زد صداش توی گوشم پیچید
اشکام بیشتر بیشتر میریخت
که یهو داد زد
(اقای کیمو میگم همون کیم)
کیم: همینه قاتل پسرم
که یهو صدتا پلیس ریختن تو خونه و پدرو مادرمون بردن .........
سلامی دوباره
خیلی خیلی ببخشید مدتیه نبودم پیجم مسدود شد کارهای برام پیش اومد که نتونستم فعالیت کنم و این ویسگون نداشتم
میدونم این پارت برای جبران کمه ولی خب.....
#فیک
#بیتیاس
beggingfeke#
و الان آقای کیم میخواد میخواد پدرتو زندان بندازه
ویو ات:
با این همه اذیتی که ازم کردن ولی باز قلبم تیر کشید اشکام تو چشمام جمع شده بود که با لرزیدن پلکم ریختن
من از بچگی آقای کیم رو میشناختم چون اون کمک کرده بود تا بابام این شرکت رو دوباره راه اندازی کنه اون آدم خیلی سرد بود و بی احساس هست کسی که زنشو جلوی بچه هاش بکشه کسی که مادر بچه هاشون بکشه به قاتل پسرش رحم می......
با ورود مرد قد بلندی که سیاهی کتش از سیاهی شبم تیره تر بود حرفم قطع شد
درسته اون کیم بود ولی اون پسره کیه پشت سرش...........
چشمای دوتاشون رنگ خونو گرفته بودن
آقای کیم با لبخند که عصبانیت و خشم توش بود اومد جلو پدرم وایساد سیلی که به پدرم زد صداش توی گوشم پیچید
اشکام بیشتر بیشتر میریخت
که یهو داد زد
(اقای کیمو میگم همون کیم)
کیم: همینه قاتل پسرم
که یهو صدتا پلیس ریختن تو خونه و پدرو مادرمون بردن .........
سلامی دوباره
خیلی خیلی ببخشید مدتیه نبودم پیجم مسدود شد کارهای برام پیش اومد که نتونستم فعالیت کنم و این ویسگون نداشتم
میدونم این پارت برای جبران کمه ولی خب.....
#فیک
#بیتیاس
beggingfeke#
۱۰.۹k
۲۶ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.