نامجون : خب خب خانم ا/ت من کورم یا ساعت ۱۲ ؟ این وقت شب ک
نامجون : خب خب خانم ا/ت من کورم یا ساعت ۱۲ ؟ این وقت شب کدوم گوری بودی ؟درسم که نمیخونی من باهات چه کار کنم ؟
جین : خودت میدونی الان کجا باید بری ( عصبی )
یونگی : بدون هیچ حرفی میاد و دستاتو میگیره بالا و لباتو مکای عمیقی میزنه که خون میاد ...
جیهوپ : واقعا نمیدونم از دست دروغای تو باید چه کار کنم ..
جیمین : گوشیتو بده ...ا/ت : نه تورو خدا دیگه تکرار نمیشه ...میاد خودش گوشیتو میگیره و باهات تا یه هفته حرف نمیزنه
تهیونگ : قبل اینکه بیای خیلی نگران بود و دستاش میلرزید ولی وقتی اومدی هم عصبی بود هم پوکر ولی باهات حرفی نمیزد روشم اونور کرده بود
جونگکوک : نه خبری از دوستات هست نه بیرون نه گوشی حالاهم برو رو تخت تا بیشتر از این مجازات رو سنگین تر نکردم ...
LIKE...<:
جین : خودت میدونی الان کجا باید بری ( عصبی )
یونگی : بدون هیچ حرفی میاد و دستاتو میگیره بالا و لباتو مکای عمیقی میزنه که خون میاد ...
جیهوپ : واقعا نمیدونم از دست دروغای تو باید چه کار کنم ..
جیمین : گوشیتو بده ...ا/ت : نه تورو خدا دیگه تکرار نمیشه ...میاد خودش گوشیتو میگیره و باهات تا یه هفته حرف نمیزنه
تهیونگ : قبل اینکه بیای خیلی نگران بود و دستاش میلرزید ولی وقتی اومدی هم عصبی بود هم پوکر ولی باهات حرفی نمیزد روشم اونور کرده بود
جونگکوک : نه خبری از دوستات هست نه بیرون نه گوشی حالاهم برو رو تخت تا بیشتر از این مجازات رو سنگین تر نکردم ...
LIKE...<:
۱۱.۵k
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.