ات من واقعا خوابم میاد میرم استراحت کنمشب بخیر

ا/ت: من واقعا خوابم میاد میرم استراحت کنم،شب بخیر
جونگکوک:باشه..شب بخیر
*ا/ت میره*
نامجون:هوی..ا/ت کجا رفت؟
جونگکوک:رف بخوابه..
جین:تو چرا انقد پکری؟
جونگکوک:یونگی..عاشق ا/ته؟
نامجون:تو چرا عصبی؟(عصبی)
جونگکوک:خودت چرا عصبی شدی؟
نامجون:چون منم ا/ت رو دوست دارم
جین:مطمئن باشید ا/ت به هیچ کدومتون نگاه نمیکنه
تهیونگ:اره..چون ا/ت به مرد های سن بالا و زشت که پا نمیده
جین:الان زشت رو با من بودی؟
تهیونگ:نظر خودت چیه؟
*این چهار نفر دعواشون میشه،ا/ت داشت داخل اتاقش با یکی حرف میزد قطع میکنه،از پنجره میبینتشون که همه دارن هم رو کتک میزنن،سریع میره پایین،داد میزنه میگه*
ا/ت:چه مرگتونه؟*داد*
جیهوپ:جونگکوک تو رو میخواد
جیمین:جونگکوک گوه خورده
تهیونگ:اره چون تو مال منی
ا/ت:بابا..یکی مثل ادم بگه چه مرگتونه
نامجون:همه..عاشقت شدیم
ا/ت:واقعا؟*شوکه*
جین:بله..به هر حال تو هندسامی..
ا/ت:خب..بزارید بگم که شما ها چرا دارید دعوا می‌کنید وقتی نظر من رو نپرسیدید؟
جیهوپ:فکر کنم معلوم شد منو میخواد..چون وقتی تصمیم دارم بکـ/ـمش جرم نمیده
ا/ت:میخوای الان جرت بدم؟
جیهوپ:نه قربونت
نامجون:خب تایپت کیه؟
ا/ت:تایپ من....

ادامه دارد...