چن پارتی جیمین

چن پارتی جیمین
پارت ۲


رفتم ی لباس خوشگل مشکی باز پوشیدم ی ارایش تقریبا غلیظ هم کردم و ی کفش پاشنه بلند مشکی پوشیدم کارم تموم شد و از اتاق اومدم بیرون که به جیمین برخوردم
جیمین:کجا خواهرجون
ات:با دوستم میرم بیرون
جیمین:نمیگفتی فکر میکردم میری دستشویی خودمم میدونم میری بیرون گفتم کجای بیرون
ات:هوففف میریم بار ولی اگ به بابا بگی میکشمت
جیمین:اگه منم بیام نمیگم (پسرم نرو بار و به میلیون ها ارمی خیانت نکن🚶‍♀😂 )
ات: ایششش باشه بیا
پس بزار برم لباس بپوشم
رفت تو اتاقش و بعد پنج دقیقه با تیپ فوق العاده جذاب و دخترکشی از اتاق بیرون اومد چشمم همینطوری روش مونده بود که گفت
جیمین: کار خوبی نیس ادم اینطوری به برادرش زل بزنه...عامم ولی ما که واقعا خواهر و برادر نیستیم( به ات نزدیک میشه و ات میشینه رو کاناپه که جیمی خم میشه و صورتشو به ات کمی نزدیک میکنه و دستشو میذاره به تکیه گاه کاناپه)





ادامه دارد...
ادمین کرم داره 🗿🤦🏻‍♂
جای حساس قطش کردم
یاح یاح یاح 😅💪
دیدگاه ها (۱۵)

تولد نامجون نزدیکهههه😀😃🥳

ی فیلمی سریالی چیزی بگید برم ببینم 🦍🫡🦥

چرا همه میگن سلام ؟🙂🔪🔪

عشق مافیایی من :)پارت ۲۸ات: اسمتون مثل خودتون جذابه نامجون :...

موضوع: وقتی میری کنسرتش و ی لباس باز میپوشی و بخاطر تو دعواش...

جیمین فیک زندگی پارت ۷۴#

جیمین فیک زندگی پارت ۵۶#

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط