دارد صدایت می زند بشنو صدایم را

دارد صدایت می زند بشنو صدایم را
بیرون بکش از زندگی و مرگ پایم را

هر بوسه ات یک قسمت از کابوس هایم بود
از ابتدا معلوم بودم انتهایم را

در هر خیابان گریه کردم گریه من را کرد
شاید ببیند شوهر تو اشک هایم را

حالا منم که پاک کرده ردّ پایم را
می کوبم از شب ها به تو سردردهایم را

دارم تلو دارم تلو از «نیستی» مستم
حالا «دکارت» مسخره ثابت کند «هستم»

روحت دو قسمت شد میان ما ترک خوردی
خوردی به لب هایم مرا نان و نمک خوردی
بوسیدمت، بوسیدمت، بوسیدمت از دور
هر شب کتک خوردی، کتک خوردی، کتک خوردی

دست مرا از دورهای دوووور می گیری
داری تلو داری تلو از درد می میری

خاموش گریه می کنی بر سینه ی دیوار
با بغض روشن می کنی سیگار با سیگار

باید بخوابی توی آغوشی که مجبوری
داری تنت را داخل حمّام می شوری

با گریه، با خون، با صدای شوهرت در تخت
کز می کند کنج خودش این سایه ی بدبخت

«من» باختم اما کسی جز «ما» نخواهد برد
بوی مرا این آب و صابون ها نخواهد برد

روحت دو قسمت شد میان ما ترک خوردی
خوردی به لب هایم مرا نان و نمک خوردی
بوسیدمت، بوسیدمت، بوسیدمت از دور
هر شب کتک خوردی، کتک خوردی، کتک خوردی


حس کن مرا در «دوستت دارم» در گوشت
حس کن مرا در شیطنت هایم در آغوشت

حس کن مرا در آخرین سطر از تشنج هام
حس کن مرا حس کن مرا که مثل تو تنهام

دارد صدایت می زند بشنو صدایم را...
دیدگاه ها (۱)

قَرار بود تِکیه گاهَم باشی،نه اینکه گاهی باشی،گاهی نَباشی...

فرق بین چشم بستن و چشم باز کردن،انتخاب بین دنیایی که خودت وا...

"چیزی نیست" کلمه ایست، که آن را میگوییمدرست ،وقتیکه درونمانل...

- چرا میخندی؟+ نمی خندم دارم سعی می کنم گریه نکنم

پرسیدم: «چند تا منو دوست نداری؟»روی یک تکه از نیمرو، نمک پاش...

فاطمه واژه ی بی خاتمه

دانشگاه مرگ پارت ۲۰

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط