سناریودرخواستی
#سناریودرخواستی
وقتی دیر میایم خونه
نامجون:هویی نمیگی نگرانت میشم میدونی چقدر نگرانت شدیم
بابا ا.ت: راست میگ
ا.ت: ببخشید ک نگرانتون کردم
جین: کجا بودی؟ با کی بودی؟ چیکار میکردی؟
باباا.ت: خونه ی من بود
جین: عع پدر جان شما کی اومدین؟
شوگا: اون گوشی بی صاحب رو برای چی گرفتی ها؟؟ میدونی چقدر زنگ زدم
ا.ت: خو من...
شوگا: تو چی؟
بابا ا.ت: تو ک همه ش سرکاری و ماهم آدمی دلمون تنگ میشه برای همین ا.ت بردیم خونه مون
جیهوپ: حالت خوبه؟ کجا بودی؟ ساعتو نگاه کردی؟
ا.ت: رفته بودم خرید و بعدش دنبال بابام
بابا ا.ت: سلام پسرم
جیهوپ: اوو پدرر جان خوش اومدی
جیمین: کیم ا.ت از هرجا آومدی برگرد همونجا
ا.ت: اما من همه ی اونایی ک اونجا بودن و آوردم اینجا
جیمین: کیا؟
بابا ا.ت و مامان ا.ت: ما اومدیم
جیمین: اوو مادر و پدر جان بفرمایید داخل
و ی چشم غره بهت میره و میگ شانس اوردی وگرنه الان باید بیرون میخوابیدی
تهیونگ: ما ی قانونی داشتیم ک هرجا هر کاری هر چیزی و تا قبل ساعت ۱۲ تموم کنی الاننن ساعتت ۱ نصفه شبه
بابا ا.ت: اما ما ی قانونی داریم ک پیش خانواده تا هر وقت ک دلت خواست وایستا
تهیونگ:😐
کوک: کاش از ی جا ب بعد بهم تکست میدادی ک حالت خوبه و کجایی ب کل دوستات و فامیلات زنگ زدم یهو
بابا ا.ت: پس چرا ب من زنگ نزدی؟
کوک: عع پدر جان من زنگ زدم شما نگرفتین
بابا ا.ت: گوشی رو چک میکنه و میبینع راس میگه و بهت میگ چرا بهم خبر ندادی
ا.ت: گوشیم شارژر نداشت ساری
وقتی دیر میایم خونه
نامجون:هویی نمیگی نگرانت میشم میدونی چقدر نگرانت شدیم
بابا ا.ت: راست میگ
ا.ت: ببخشید ک نگرانتون کردم
جین: کجا بودی؟ با کی بودی؟ چیکار میکردی؟
باباا.ت: خونه ی من بود
جین: عع پدر جان شما کی اومدین؟
شوگا: اون گوشی بی صاحب رو برای چی گرفتی ها؟؟ میدونی چقدر زنگ زدم
ا.ت: خو من...
شوگا: تو چی؟
بابا ا.ت: تو ک همه ش سرکاری و ماهم آدمی دلمون تنگ میشه برای همین ا.ت بردیم خونه مون
جیهوپ: حالت خوبه؟ کجا بودی؟ ساعتو نگاه کردی؟
ا.ت: رفته بودم خرید و بعدش دنبال بابام
بابا ا.ت: سلام پسرم
جیهوپ: اوو پدرر جان خوش اومدی
جیمین: کیم ا.ت از هرجا آومدی برگرد همونجا
ا.ت: اما من همه ی اونایی ک اونجا بودن و آوردم اینجا
جیمین: کیا؟
بابا ا.ت و مامان ا.ت: ما اومدیم
جیمین: اوو مادر و پدر جان بفرمایید داخل
و ی چشم غره بهت میره و میگ شانس اوردی وگرنه الان باید بیرون میخوابیدی
تهیونگ: ما ی قانونی داشتیم ک هرجا هر کاری هر چیزی و تا قبل ساعت ۱۲ تموم کنی الاننن ساعتت ۱ نصفه شبه
بابا ا.ت: اما ما ی قانونی داریم ک پیش خانواده تا هر وقت ک دلت خواست وایستا
تهیونگ:😐
کوک: کاش از ی جا ب بعد بهم تکست میدادی ک حالت خوبه و کجایی ب کل دوستات و فامیلات زنگ زدم یهو
بابا ا.ت: پس چرا ب من زنگ نزدی؟
کوک: عع پدر جان من زنگ زدم شما نگرفتین
بابا ا.ت: گوشی رو چک میکنه و میبینع راس میگه و بهت میگ چرا بهم خبر ندادی
ا.ت: گوشیم شارژر نداشت ساری
۱۱.۹k
۲۹ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.