part

part3

تهیونگ ویو:هنوز هم ات رو پیدا نکرده بودم
ات ویو:تو این۱۰ ماه شدم ملکه مافیا و یه عمارت برای خودم دارم و تهیونگ تقریبا فراموش کردم
تهیونگ ویو:تو خونه نشسته بودم که جونگکوک زنگ زد.
کوک:سلام تهیونگ چطوری؟
تهیونگ:بد نیستم چی شده؟
کوک:امشب مهمونی مافیا هاست ساعت ۷
تهیونگ:خب؟چه کنم
کوک:خب تو هم به عنوان پادشاه مافیا باید بیای
تهیونگ:حوصله ندارم
کوک:شنیدم جدیدا یه ملکه مافیا پیدا شده اون هم قراره بیاد
تهیونگ:من نمیام
کوک:خیلی خوبم میای خداحافظ و قبل از اینکه تهیونگ چیزی بگه قطع کرد
تهیونگ ویو:ساعت تازه ۱۲ بود و تا ۷ کلی وقت داشتم پس یکم به کارام رسیدم

عمارت ات
بادیگارد:خانم میتونم بیام داخل؟
ات:بیا تو
بادیگارد:خانم امشب یه مهمونی مافیایی ساعت ۷ هست
ات:خوبه لیست مهمونا رو بزار و میتونی بری
بادیگارد:بفرمایید خانم با اجازه و تعظیم کوتاهی کرد و رفت
ات:کوک و جیمین و شوگا و جین و نامجون و جیهوپ هم دعوت بودن اونا دوستای ته ان(بعضی از جا ها ته مینویسم همون تهیونگ بگیرید) پس حتما تهیونگ هم بیاد خب تا ساعت ۳ کارامو میرسم بعدشم استراحت میکنم و بعدش آماده میشم ساعت ۵ بلند شدم رفتم دوش گرفتم و اومدم بیرون موهامو خشک کردم لباس هامو پوشیدم یه آرایش ملایم هم کردم ماسکم رو هم برداشتم و همراه بادیگاردام رفتم
تهیونگ ویو:...........

❌️کپی ممنوع❌️
شرایط برای پارت بعدی🙂:
۲۵ تا لایک
۳۰ تا کامنت تکراری هم نمی پذیرم😁
دوستتون دارم❤
دیدگاه ها (۸۰)

part4 تهیونگ ویو:به کارام تا ساعت ۶ رسیدم ۶ یه دوش گرفتم اوم...

ایشون فالوشه❤@26293

کپی اجباری

سناریو بی تی اس وقتی جلوشون می چسی نامجون:پوکر نگات میکنه جی...

𝑷𝒂𝒓𝒕 𝟓عشق مافیاویو بورامبا جیمین رفتم خونش فردا باید میرفتم ...

عشق چیز خوبیه پارت ۱۱که یهو پدر لوسیفر اومد و تفنگ رو سمت من...

𝑷𝒂𝒓𝒕 𝟔عشق مافیاویو جیمینساعت 7:00 شب هست تا 1:00 ساعت دیگه م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط