گفتی دوستم دآری

گُفتی دوستَم دآری•👐
و این حَرفِ بی فِکر~
بآ مَن چِه هآ کِه نَکَرد...°
از آنجآ بود کِه قَلبَم خَرآب شُد~
جوری کِه هیچ تَعمیر کآری از پَسَش بَرنیآمَد•
از آن پَس°
ثآنیِه شُمآرَش از رویِ نآمَت تِکآن نَخورد~
و سآعَت رویِ سآعَتِ دِلتَنگی ایستآد°
دَقیقه شُمآر هَم بین این دو عَقربِه گیر کَرده~
هی جلو عَقَب می شَوَد~
هی میرَوَد و بآز میگَردَد•
و ضَرَبآنِ قَلبَم•
صِدآیِ سردَرگمیِ عقربه هآییست•
کِه انگآر نِگآهَت مَسمومِشآن کرده~👐
و بِه جُرمِ عِشق•
مَحکوم بِه حَبسِ ابد~
در سآعَتِ دِلتَنگی~🍃

#sadaf_abg
#sd_ab
دیدگاه ها (۴۶)

دور شُدی~بی آنکِه بِدآنی دوریَت،چِه زَجریست مَرآ~دور شُدی~و ...

دوستَش دآشت~امآ هَربار میخوآست حَرفی بِزَنَد°نِصفِ کَلآمَش ر...

دَر نَبودَت~مُدآم حَسرَتِ روز هآیِ بودَنَت رآ میخورَم•هَمآن ...

تو مَربوط بِه گُذَشتِه ای~گُذَشتِه ای کِه هیچگآه نَگُذَشت°گُ...

«معشوق سابق» پارت شصت و سه

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط