مپرس از من، چه هستی! هیچ، بی نام و نشانم من
مپرس از من، چه هستی! هیچ، بینام و نشانم من
فقط یک مشت خاکم، چند تکه استخوانم من
به دنبالم نگرد اینقدر بیخود خسته خواهی شد
به سختی میتوان من را به دست آورد، نانم من
سراپا گوش هستم تا دمی که حرفِ حق باشد
و اما پیش رویِ ظلم، سر تا پا دهانم من
خودم اصلا نمیدانم چهام، اما همینگونه-
که شیطان از صدایم میرمد، بانگ اذانم من
به پیش مردمِ مظلوم، مومم؛ پیش ظالمها
همان سندانِ زیر چکش آهنگرانم من
جناب شیخ گفتا: کیستی؟ در پاسخش گفتم:
همان چیزی که از دین ساختیهستم؛ دکانم من
به هرجا چوبِ داری بود من منصور حلاجم
به هرجا آرشی پیدا شود تیر و کمانم من
نپرس از من: چرا غمگینی و خون از تنت جاریست؟
که خنجر خوردهیِ فرزندهایم، "زندهجانم" من
مهران پوپل
فقط یک مشت خاکم، چند تکه استخوانم من
به دنبالم نگرد اینقدر بیخود خسته خواهی شد
به سختی میتوان من را به دست آورد، نانم من
سراپا گوش هستم تا دمی که حرفِ حق باشد
و اما پیش رویِ ظلم، سر تا پا دهانم من
خودم اصلا نمیدانم چهام، اما همینگونه-
که شیطان از صدایم میرمد، بانگ اذانم من
به پیش مردمِ مظلوم، مومم؛ پیش ظالمها
همان سندانِ زیر چکش آهنگرانم من
جناب شیخ گفتا: کیستی؟ در پاسخش گفتم:
همان چیزی که از دین ساختیهستم؛ دکانم من
به هرجا چوبِ داری بود من منصور حلاجم
به هرجا آرشی پیدا شود تیر و کمانم من
نپرس از من: چرا غمگینی و خون از تنت جاریست؟
که خنجر خوردهیِ فرزندهایم، "زندهجانم" من
مهران پوپل
۷.۹k
۲۹ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.