پسر خالم حالش بد شد

پسر خالم حالش بد شد
منو فرستادن براش دعا بگیرم
رفتم دم در خونه دعانویس ،
خانومش اومد دم در گفت برید عصر بیاید
گفتم چرا ؟
گفت حاجی نیستش ،
صبح مریض شد بردنش دکتر !!!

#صادق_هدایت
دیدگاه ها (۰)

اگر ما مردم را از عقوبت آن دنیا نترسانیم و در این دنیا از سر...

برگرفته از کتاب تاریخ هرودوتجلد ۳صفحه ۳۸

یک روز بر گونه این مملکت یک بوسهو بالای سرش یک یادداشت می گذ...

#مافیای_من #P4لینو:کار داشتم پس زودتر بیدار شدم ‍و رفتم دنبا...

زیر باران سئول {پارت 3}

فرار من

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط