گفتم میدونی

گفتم: میدونی؟
کاش زندگی عین یه نوار کاست بود
گفت:
نوار کاست؟ چطور مگه؟
گفتم: چون اگه هر جاشو دوس داشتی،
میشد با یه خودکار برش گردونی عقب
گفت: آخه مشکل اون‌جاست
اگه این  کاستو برگردونیش عقب،
فقط قسمتای قشنگش نمیاد که...
همه چیش برمیگرده عقب.
دوباره باید بشینی ببینی برای لبخندی که الان میزنی، قبلش چقد گریه کردی .

: بابک زمانی


🍃🌸
دیدگاه ها (۴)

مادربزرگم می‌گفت: اگه می‌خوای خدا رو بخندونیاز برنامه‌هات بر...

وقتی يه پنگوئن عاشق يه پنگوئن ديگه ميشه، كل ساحل رو ميگرده و...

خانه‌ی پدربزرگ آشیان خنده‌هاستسقف چوبی‌اش هنوز لانه‌ی پرنده‌...

ﻣﻦ ﺧﻨﺪﻩ ﺯﻧﻢ ﺑﺮ ﺩﻝ ، ﺩﻝ ﺧﻨﺪﻩ ﺯﻧﺪ ﺑﺮ ﻣﻦﺍﯾﻨﺠﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻨﺪﺩ ﺩﯾﻮﺍﻧ...

part17🦋&ناراحت؟-اره &چطوری یعنی- عین افسرده هایی مثل قبل نه ...

پارت ۸ فیک مرز خون و عشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط