شراب سرخ پارت ۱۰۰
شراب سرخ پارت ۱۰۰
#red_wine🍷
مرد خنده هیستریکی کرد و رو به یکی از افرادش گفت:رابرت یک تخت باشکوه امشب اماده کن..چون امشب شب عشق و حاله..
روح از بدنم رفت،رسما رفت...سرم گیج رفت ، گوش هایم سوت کشید ، دست و پا هایم لس شد ، قلبم از تپش ایستاد.
کیم چی را ببیند؟ نابودی من را ؟ درد کشیدن جسم و روحم را؟
نه ا.ت تو حق نداری خار و ذلیل بشی آن هم جلوی دشمنان کیم..
تو دختر کیم تهیونگای!
شده بخاطر کیم شجاع باش!
با فاصله گرفتن از زمین تنم یخ بست..
یکی از افراد همان مرد جلو آمد ، دست و پاهایم را با خشونت باز کرد و گفت:دارم دستو پاتو باز میکنم..بهتره فکر فرار به سرت نزنه چون بی برو برگرد یک تیر تو مغزت خالی میکنم!
حرفش را با خودم تحلیل کردم اگر فرار میکردم این فرصت را داشتم تا بمیرم..
مردن برای وضعیت الان من یک پاداش محسوب میشد..
و من حتما فرار میکردم تا با همان یک گلوله تنم را نجات دهم.
ممنونم از همهشون که این فرصت را در اختیارم گذاشتن تا بتونم خودم را به اغوش مرگ برسانم..
با اینکه از صمیم قلبم از خدا آغوش او را خواستار بودم..
اما دیر کردی کیم! آغوش مرگ زود تر از آغوش تو به استقبالم آمده!
ادمینتون داره با این فیک به عشقش خیانت میکنه . به نظرتون به سر ات قراره چه بلایی بیاد ؟
شرطا ها ۳۵ لایک و ۲۵ کام ۲ تا فالو تا شنبه پارتی قرار نمیدم شنبه بعد از ظهر اگه شرطا برسه پارت میزارم براتون .
راستی نگران شرطا تون نباشید یدونه مافیا داریم پارت ها رو میرسونه 😅😅😂😂
و مرسی ازتون ❤️
و اینم بگم خدمتتون پیجی که توی بیو نوشتم رو داشته باشید اگه این پیج بسته شد اونجا ادامش رو میزارم
#red_wine🍷
مرد خنده هیستریکی کرد و رو به یکی از افرادش گفت:رابرت یک تخت باشکوه امشب اماده کن..چون امشب شب عشق و حاله..
روح از بدنم رفت،رسما رفت...سرم گیج رفت ، گوش هایم سوت کشید ، دست و پا هایم لس شد ، قلبم از تپش ایستاد.
کیم چی را ببیند؟ نابودی من را ؟ درد کشیدن جسم و روحم را؟
نه ا.ت تو حق نداری خار و ذلیل بشی آن هم جلوی دشمنان کیم..
تو دختر کیم تهیونگای!
شده بخاطر کیم شجاع باش!
با فاصله گرفتن از زمین تنم یخ بست..
یکی از افراد همان مرد جلو آمد ، دست و پاهایم را با خشونت باز کرد و گفت:دارم دستو پاتو باز میکنم..بهتره فکر فرار به سرت نزنه چون بی برو برگرد یک تیر تو مغزت خالی میکنم!
حرفش را با خودم تحلیل کردم اگر فرار میکردم این فرصت را داشتم تا بمیرم..
مردن برای وضعیت الان من یک پاداش محسوب میشد..
و من حتما فرار میکردم تا با همان یک گلوله تنم را نجات دهم.
ممنونم از همهشون که این فرصت را در اختیارم گذاشتن تا بتونم خودم را به اغوش مرگ برسانم..
با اینکه از صمیم قلبم از خدا آغوش او را خواستار بودم..
اما دیر کردی کیم! آغوش مرگ زود تر از آغوش تو به استقبالم آمده!
ادمینتون داره با این فیک به عشقش خیانت میکنه . به نظرتون به سر ات قراره چه بلایی بیاد ؟
شرطا ها ۳۵ لایک و ۲۵ کام ۲ تا فالو تا شنبه پارتی قرار نمیدم شنبه بعد از ظهر اگه شرطا برسه پارت میزارم براتون .
راستی نگران شرطا تون نباشید یدونه مافیا داریم پارت ها رو میرسونه 😅😅😂😂
و مرسی ازتون ❤️
و اینم بگم خدمتتون پیجی که توی بیو نوشتم رو داشته باشید اگه این پیج بسته شد اونجا ادامش رو میزارم
۵.۹k
۱۳ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.