پاییز شد فصل انار و پرتقال است

پاییز شد فصل انار و پرتقال است
فصلی که سر کردن بدون تو محال است

گفتی که در پاییز می آیی سراغم
با یک انار قرمزی که بی مثال است

تو دانه دانه می کنی آن را برایم
می آوری در ظرف سبزی که سفال است

پاییز شد حتما بمان بر روی قولت
تا حس کنم این عاشقی طبق روال است

در من هوای با تو بودن زیر باران
در کوچه های سبز و زیبای شمال است

حس میکنم پیروز هستم لحظه ای که
دستت به دور گردنم مثل مدال است

در ذهن تو میدانم این را که همیشه
این قدر عاشق بودنم جای سوال است!

برگرد با آغوش ِ بازی که یقینا
چون شیر یک مادر گوارا و حلال است..
دیدگاه ها (۲)

آهای تو که داری این پستو میخونی!!!اره با خودتم!!!دعا میکنم ه...

تقدیم به اوناییکه انسانیت بزرگترین شعار زندگیشون هستش

چند روزی می شود در خواب صحبت می کنماز تو و احساسِ دلتنگی شکا...

با تو گاهی قهر وگاهی نیز سازش میکنممن تمام راه ها را آزمایش ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط