بعد از کوچِ نگاهِ تو،
بعد از کوچِ نگاهِ تو،
پنجرهها رفتند!
و در من هالهی وهمی ریخت؛
که از خود تهی گشتم!
ببین حالا دیگر،
رویایی در جهانم نیست...
-
پنجرهها رفتند!
و در من هالهی وهمی ریخت؛
که از خود تهی گشتم!
ببین حالا دیگر،
رویایی در جهانم نیست...
-
۶.۹k
۲۴ بهمن ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.