رو به آیینه می ایستم
رو به آیینه می ایستم
لبخند میزنم به خودم...
به چشم هایم خیره می شوم...
چشم هایی که اگر غرق در ان بشوی میفهمی که درد دارد...
دوباره لبخند میزنم و اینبار مو هایم را شانه میزنم...
مو هایم بیشتر از پیش پریشان است و حالت غمگینی به خود گرفته است...
آیینه همیشه مرا اینطور نشان نمی داد اما این بار رخ واقعی مرا نمایان کرد...
دردی در چشم هایم...
پریشانی در مو هایم...
تلخی در لبخندم...
لبخند میزنم به خودم...
به چشم هایم خیره می شوم...
چشم هایی که اگر غرق در ان بشوی میفهمی که درد دارد...
دوباره لبخند میزنم و اینبار مو هایم را شانه میزنم...
مو هایم بیشتر از پیش پریشان است و حالت غمگینی به خود گرفته است...
آیینه همیشه مرا اینطور نشان نمی داد اما این بار رخ واقعی مرا نمایان کرد...
دردی در چشم هایم...
پریشانی در مو هایم...
تلخی در لبخندم...
۲.۸k
۲۴ اسفند ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.