وقتی برای نجات برادرت باهاش وارد رابطه میشی و..
وقتی برای نجات برادرت باهاش وارد رابطه میشی و..
پارت⁹
ساعت ۵:۵۶ دیقه صبحه..حتا هواهم هنوز تاریکه..پاشد و روی مبل نشست..میدونست بعد اون خوابش دیگه نمیتونه چشم رو هم بزاره رفت حموم و ساعتها داخل وان حموم موند..اومد بیرون..لباساشو تنش کردو گوشیشو برداشت..ساعت از ۷ گزشته بود..خواست بره و صبحونه ای بخوره که تماس وکیلش مانعش شد
یئون:بله؟
وکیل:سریع اخباری که برات میفرستمو چک کن
یئون:چیشده مگه؟
وکیل:برات فرستادم برو و ببین
یئون:باز نمیشه..نت ضعیفه
وکیل:پس اخبارو توی تلوزیون نگاه کن
یئون:باشه
-تلوزیونو روشن کرد وقتی صدای تلوزیون رفت بالا اسم برادرش رو شنید
اخبار:کیم تهیونگ سهامدار شرکت fi که به تازگی به جرم کشتن همسرش در زندان بود..متحم به مخفی کردن مواد مخدر و پولشویی و غیره شد..هنوز ثابت نشده که همه این ها درست هستن یا نه ولی اون تا الان لقب بزرگترین خلافکار..
-تلوزیونو خاموش کرد..روی مبل افتاد..دستاش کاملا یخ کرده بود..یعنی چی که برادرش متحم به پولشویی و سرغت مواد شده بود؟
کم مونده بود ازادش کنه..ولی این همه اتحام کم کمش حبس ابد رو بهش میدن..حالا باید چیکار کنه؟...برای نجات برادرش فقط ی کار میتونست بکنه..اونم همکاری با وکیل جئون بود...لباساشو عوض کردو به سمت محل کار اون وکیل رفت..تقریبا رسیده بود...به سمت دفتر منشی رفت..
منشی:با کی کار دارین؟
یئون:جناب جئون جونگکوک هستن؟
پارت⁹
ساعت ۵:۵۶ دیقه صبحه..حتا هواهم هنوز تاریکه..پاشد و روی مبل نشست..میدونست بعد اون خوابش دیگه نمیتونه چشم رو هم بزاره رفت حموم و ساعتها داخل وان حموم موند..اومد بیرون..لباساشو تنش کردو گوشیشو برداشت..ساعت از ۷ گزشته بود..خواست بره و صبحونه ای بخوره که تماس وکیلش مانعش شد
یئون:بله؟
وکیل:سریع اخباری که برات میفرستمو چک کن
یئون:چیشده مگه؟
وکیل:برات فرستادم برو و ببین
یئون:باز نمیشه..نت ضعیفه
وکیل:پس اخبارو توی تلوزیون نگاه کن
یئون:باشه
-تلوزیونو روشن کرد وقتی صدای تلوزیون رفت بالا اسم برادرش رو شنید
اخبار:کیم تهیونگ سهامدار شرکت fi که به تازگی به جرم کشتن همسرش در زندان بود..متحم به مخفی کردن مواد مخدر و پولشویی و غیره شد..هنوز ثابت نشده که همه این ها درست هستن یا نه ولی اون تا الان لقب بزرگترین خلافکار..
-تلوزیونو خاموش کرد..روی مبل افتاد..دستاش کاملا یخ کرده بود..یعنی چی که برادرش متحم به پولشویی و سرغت مواد شده بود؟
کم مونده بود ازادش کنه..ولی این همه اتحام کم کمش حبس ابد رو بهش میدن..حالا باید چیکار کنه؟...برای نجات برادرش فقط ی کار میتونست بکنه..اونم همکاری با وکیل جئون بود...لباساشو عوض کردو به سمت محل کار اون وکیل رفت..تقریبا رسیده بود...به سمت دفتر منشی رفت..
منشی:با کی کار دارین؟
یئون:جناب جئون جونگکوک هستن؟
۷.۷k
۱۲ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.