لب های تو چایی ست ولی قند نداریم

لب های تو چایی ست ولی قند نداریم
لب هست ولی میل به لبخند نداریم
لطفاً بنویسید به روی در دنیا
ما حوصله ی موعظه و پند نداریم
ارث پدری هم که نداریم ببخشیم
چون بلخ و بخارا و سمرقند نداریم
با اینکه عزیزان همه بر بند سوارند
اصلا غم این جمله که هستند نداریم
ما خانه مان سمت جنوب است و چه بهتر
آب خنک و غصه دربند نداریم
هرروز نشستیم و اراجیف سرودیم
عمریست که یک شعر هدفمند نداریم
دیدگاه ها (۱۳)

اگر شمعم تویی پروانه ات مناگر دلبر تویی دلداده ا...

‍ من آمده ام در صـــــــــحرا .؟؟نشسته ام حیران و سر گردان ....

تو میرسی و به شوقت بهار می آید برای منتظرانت قرار می آیددلم ...

با تو برایم عشق حس محشری داشت دیوانگی هم با تو لفظ دیگری داش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط