در آغوشت ورد می خوانم

در آغوشت ورد می خوانم
و خدا را صدا می زنم ..
آنقدر صدا می زنم
تا بگویی ،
جانم .

#عباس_معروفی
دیدگاه ها (۱)

من با دست های آویخته ی تو...در فروردین که هیچ... در اسفند هم...

حبه ی انگوراز پشت ِ پلک ِ کدامین تقدیر سرک میکشد که آسمان م...

مولای..متی تری القلب المعذب فی هواک..یشکو الهوی ... وبقی حیا...

می نشینم لب حوض گردش ماهی ها،روشنی من،گل،آب چه درونم تنهاست ...

می زنم ام البنین رو صدا#شنبه_های_ام_البنینی

چقدر دلم می خواست بگویم " مادر"و تو فقط بگویی "جا...

خدا حفظش کنه برامون

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط