پارت

#پارت_2


- عمو اگه بلایی سر نرگس بیاد من چیکار کنم ؟؟؟


+ نگران نباش پسر ،، من که پدرشم انقدر استرس ندارم ...


اشکامو پاک کردمو سری تکون دادم ...



( طوفان)


- بازم شراره دلا رو دیونه کرده ... مامانش موهاشو عروسکی شونه کرده .... هووو هووو.. رنگ چشای شراره قشنگ و نازه ...



همینطور داشتم با صدای بلند چرت و پرت میخوندم ....


بعله که صدای ابلیس اعظم در اومد ....


+ طوفاننن ، سر جدت دو دقیقه خفه شو ...

+ از وقتی که چشات. وا کردی با صدای رو مخت داری رو اعصابم یورتمه میری ..



- خب پاشو برو تو اتاقت بخواب


بلند شد نشست و چشماشو شبیه گربه شرک کرد و گفت ...


+ ابجی گلم ، به خدا از دیشب تا صب دارم رو این کار کوفتی کار می کنم یه دیقه اون صدای نحستو ببر بزار بکپم ...




- اوکی ...
- بازم شراره دلا رو دیوونه کرده مامانش موهاشو عروسکی شونه کرده ...



+ خفههه شوووووو

ههههه نمی دونم چرا هیچی به اندازه آزار دادن این حالمو خوب نمیکنه ...

- خب خب من رفتم توام بگیر بخواب ..
دیدگاه ها (۲)

#پارت_3رفتم توی اتاقم که دیدم موبایل محترم داره خودشو میکُشه...

#پارت_4+ خب راستش به اون برادر محترمت که زنگ میزنم افتخار جو...

#پارت_1 ( امیر حسین ) کلافه توی اتاق می چرخیدم، الان چند رو...

سلامممم ، بچه ها رمان جدیدو از امشب شروع میکنم ... اسم :: St...

برادر سختگیر و وحشی من

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط