پارت
#پارت_4
+ خب راستش به اون برادر محترمت که زنگ میزنم افتخار جواب دادن نمیده و رد تماس میزنه زنگ زدم که بت بگم که پدربزرگ گفته برای شام همه باید بریم پیشش ....
- اوکیه خدافس
+ بای بای یابو جون
قطع کردمو رفتم بیرون ، باز ساعت رو بنازم ساعت ۳ بعد از ظهره ،،،، مردم الان سر کارن .. داداش ما تازع نصف شبشه ...
رفتم یکم کرم بریزم ، گنا داره اینهمه بخوابه ... اینقدر بخوابه افسرده میشه ...
بهترین کار آبه آب ، رفتگ لیوانو پر کردم و رفتم بالا سرش و....
بوممممم پاچیدم روش که باز عین جنی ها پاشد ،،، ۱ ، ۲ ، ۳، الفرارررررر.....
اهه چقد سرعتش زیاده عین میگ میگ می دوعه ، نفس کم اورم و پریدم توی اتاق درو بستم ...
با مشت و لگد افتاد به جون در ...
+ باز کن این درو طوفان، باز کن یابوووو مگه من صد دفعه نگفتم منو اینجوری از خواب بیدار نکن ....
+ خب راستش به اون برادر محترمت که زنگ میزنم افتخار جواب دادن نمیده و رد تماس میزنه زنگ زدم که بت بگم که پدربزرگ گفته برای شام همه باید بریم پیشش ....
- اوکیه خدافس
+ بای بای یابو جون
قطع کردمو رفتم بیرون ، باز ساعت رو بنازم ساعت ۳ بعد از ظهره ،،،، مردم الان سر کارن .. داداش ما تازع نصف شبشه ...
رفتم یکم کرم بریزم ، گنا داره اینهمه بخوابه ... اینقدر بخوابه افسرده میشه ...
بهترین کار آبه آب ، رفتگ لیوانو پر کردم و رفتم بالا سرش و....
بوممممم پاچیدم روش که باز عین جنی ها پاشد ،،، ۱ ، ۲ ، ۳، الفرارررررر.....
اهه چقد سرعتش زیاده عین میگ میگ می دوعه ، نفس کم اورم و پریدم توی اتاق درو بستم ...
با مشت و لگد افتاد به جون در ...
+ باز کن این درو طوفان، باز کن یابوووو مگه من صد دفعه نگفتم منو اینجوری از خواب بیدار نکن ....
- ۲.۵k
- ۰۶ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط