قربان شد و

"قربان" شد و

دلم را ذبح میـــــــڪنم

به قربانگاه آن عطر حیران کننده ی آغوشت

~
دیدگاه ها (۲)

كيفيت را فداے كميت نكنيد .. يك دانه نابش را داشته باشيد .. ي...

اونی که با خوشحالیت، خوشحال میشهو با ناراحتیت ،ناراحتههمونو ...

‏تو برای هیشکی اولویت نیستی. همیشه بهتر از تو، قشنگتر از تو،...

قربانی می کنم؛ قلبِ پر احساسم را،در پیشگاهِچشمانی کهمرا نمی ...

عمر دلم ببین بدون تو میگذره سخت.‌..ببین دگر خسته شده برای عا...

دامن چین چینی شب یلدا شب رقصهتو عطر هل و دارچینی برام خنده ی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط