به چشمهایت بگو
به چشمهایت بگو
صدایم نزنند
"جانم"
میان بوسه های جا مانده در دهانم گم میشود
به چشم هایت بگو صدایم نزنند
لبهایم قفل می شوند و کلیدش
میان دوستت دارم های نگفته ی دهانِ تو
مفقود!
به چشم هایت بگو صدایم نزنند
بگو تماشایم کنند
وقت رسیدن به تو
چطور در جیب پیراهنم
دنبال یک با من بمان میگردم
به چشم هایت بگو صدایم نزنند
مرا ببوسند
بی وقفه
بی وقفه
بی وقفه
چون باران!
صدایم نزنند
"جانم"
میان بوسه های جا مانده در دهانم گم میشود
به چشم هایت بگو صدایم نزنند
لبهایم قفل می شوند و کلیدش
میان دوستت دارم های نگفته ی دهانِ تو
مفقود!
به چشم هایت بگو صدایم نزنند
بگو تماشایم کنند
وقت رسیدن به تو
چطور در جیب پیراهنم
دنبال یک با من بمان میگردم
به چشم هایت بگو صدایم نزنند
مرا ببوسند
بی وقفه
بی وقفه
بی وقفه
چون باران!
۹.۵k
۱۲ تیر ۱۴۰۲