سه پارتی درخواستی
#پارت_اول
#هیونجین
#درخواستی
اتاق تازه خالی شده بود صدای مهمون ها از راهرو میومد میخندیدن بلاخره تو وهیونجین تنها شدین هیونجین آروم درو بست برگشت سمتت و چند ثانیه فقط نگاهت کرد نه برای اینکه حرفی بزنه برای اینکه مطمعا بشه این لحظه خیالی نیست آروم نزدیکت شد
هیونجین:میدونی ...هنوز برام واقعی نشده
لبخندی زدی و گفتی ات:چی؟
هیونجین:اینکه تو اسمم رو گذاشتی کنارش ...ما...شدیم ما
هیونجین دستت رو گرفت انگار میترسید.دوباره شلوغ بشه و دوباره یکی مزاحمتون بشه دستاش گرم بود نگاهش آروم
هیونجین:امشب فقط برای ماست
دستت رو گذاشتی رو دستش و لبخندی زدی و با سر تاییدش کردی
با صدای آرومی لب زدی ات: امشب فقط برای فقط برای ما
هیونجین بوسه ای کنار لبت زد و بغلت کرد و
با ذوق گفت هیونجین:آره امشب فقط برای خودمونه خود خودمون نمیزارم این شب بد باشه باید عالی پیش بره
*پایان*
#هیونجین
#درخواستی
اتاق تازه خالی شده بود صدای مهمون ها از راهرو میومد میخندیدن بلاخره تو وهیونجین تنها شدین هیونجین آروم درو بست برگشت سمتت و چند ثانیه فقط نگاهت کرد نه برای اینکه حرفی بزنه برای اینکه مطمعا بشه این لحظه خیالی نیست آروم نزدیکت شد
هیونجین:میدونی ...هنوز برام واقعی نشده
لبخندی زدی و گفتی ات:چی؟
هیونجین:اینکه تو اسمم رو گذاشتی کنارش ...ما...شدیم ما
هیونجین دستت رو گرفت انگار میترسید.دوباره شلوغ بشه و دوباره یکی مزاحمتون بشه دستاش گرم بود نگاهش آروم
هیونجین:امشب فقط برای ماست
دستت رو گذاشتی رو دستش و لبخندی زدی و با سر تاییدش کردی
با صدای آرومی لب زدی ات: امشب فقط برای فقط برای ما
هیونجین بوسه ای کنار لبت زد و بغلت کرد و
با ذوق گفت هیونجین:آره امشب فقط برای خودمونه خود خودمون نمیزارم این شب بد باشه باید عالی پیش بره
*پایان*
- ۱۰.۷k
- ۱۰ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط