تکان تکان می خورد حس بی زبان قلم
تکان تکان می خورد حس بی زبان قلم .
تکه تکه خال می کوبد برقامت واژه های قلم .
قلم امشب کوتاه می نویسد؟
یا قامت واژه ها تا ثامن الحجج نمی رسد ؟!
میان صحن چلچله ها رها شده ام .
چیست این صدا که مرا میان اشاره ها خرابه می کند .
کرورکرور التماس نقره ای حک می شود روی پنجره های کبوتری اش .
وصله که می زنند این گریه ها را به ضریح پیکرش ، قطره های چکیده را او ضمانت می کند .
دخیل پنجره هایش روح امن یجیب تمام پنجره هاست .
گفتنی ها را گفته ام .
نگفته هایم در پس زبان بی هنرم می ماند وبه فسیل عقده ها لبخند می زند .
آقا توکه راه می روی روی آواز حنجره ها ، قفل نگفته ها باز می شود .
ورق بزن حلقوم کنجکاو نکرده هامان را و آرام آرام بخوان تا اتاقک همسایه نشنود که ریابا اندام کبود آیه ها چه کرد .
خیال راستی ها کم کمک سایه می کشد روی آبروی آینه ها و سیب نصف شده حجب و حیا باز هم می ماند کنج خرابه ها .
آقا دستی تکان بده !!!
باران بپاش ...
بوی خاک نم زده ، شاید کمکی باشد به بازگشتمان ………
تکه تکه خال می کوبد برقامت واژه های قلم .
قلم امشب کوتاه می نویسد؟
یا قامت واژه ها تا ثامن الحجج نمی رسد ؟!
میان صحن چلچله ها رها شده ام .
چیست این صدا که مرا میان اشاره ها خرابه می کند .
کرورکرور التماس نقره ای حک می شود روی پنجره های کبوتری اش .
وصله که می زنند این گریه ها را به ضریح پیکرش ، قطره های چکیده را او ضمانت می کند .
دخیل پنجره هایش روح امن یجیب تمام پنجره هاست .
گفتنی ها را گفته ام .
نگفته هایم در پس زبان بی هنرم می ماند وبه فسیل عقده ها لبخند می زند .
آقا توکه راه می روی روی آواز حنجره ها ، قفل نگفته ها باز می شود .
ورق بزن حلقوم کنجکاو نکرده هامان را و آرام آرام بخوان تا اتاقک همسایه نشنود که ریابا اندام کبود آیه ها چه کرد .
خیال راستی ها کم کمک سایه می کشد روی آبروی آینه ها و سیب نصف شده حجب و حیا باز هم می ماند کنج خرابه ها .
آقا دستی تکان بده !!!
باران بپاش ...
بوی خاک نم زده ، شاید کمکی باشد به بازگشتمان ………
- ۱.۵k
- ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط