کجایی نازنین یارم ببینی حال بیمارم

کجایی نازنین یارم ؟ ببینی حال بیمارم
 طبیبان یک به یک گفتن به درد تو گرفتارم

 نه درمان میشود دردم نه جانی در بدن دارم
 هم آغوش غمم هر شب،چه مهمانیست که من دارم؟

شدم رسوا و سرگردان میان شهر غم دیده
بیا امشب به بالینم که مجنون تو رنجیده

اگر آمد به بالینم آن لیلای سرگردان
بگوییدش همین امشب دل من را برگردان

بگوییدش دلم دیگر به دنیا برنمیگردد
به این باغ ستم دیده قناری بر نمیگردد
دیدگاه ها (۳۴)

خسته از دور آمده پیش تو زانو می زندبی پناه است و به آقای خود...

چشات بوی گناه کبیره میده

تو کنارم باش... اصلا.. شعرهایم مال تو هرچه ازتاثیرچشمت می سر...

تا درودی دیگر بدرود

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط