در میان نبودنت انگشتانی دارم

در میانِ نبودنت انگشتانی دارم ،
برای نوشتن ثانیه های فراریم
و چشمهایی که باران را از بَر می خوانند وُ
سَری که بی تو درد می کند
باید بنویسم از دیاری که نیستی
از صدایی که می شنوم در نبودنت
از لحنِ مهربانی که جان می گیرم و از توهمِ آغوشت ،
رنگ از رویِ ساعتهایم می پَرَد
دیوارهایی پر از خط خطی
خط خطی های مردی که تو را اینجا ندارد !
پر پر می شوم
لبهای ترک خورده ام ،
رنگ خون می گیرد از گزیدنِ لحظه ای توهمِ نداشتنت
و چشم غره های این خانه ،بر من شلاق می زند
درد چه آرام می آید و من چه آرام میمیرم در ضربانِ کُندِ بی کَسی
در صدایی که صدایم می کند و من بوسه می شوم بر سر و رویِ بودنش
حجمِ یک بودنِ کاملا خیالــــــــــــــــــــــــی . . .
بیا و مرا برای همیشه از این شهر پر از فریب ببرم

لطفا از کانال شب.مهتابی.منو.تو. بازدید بفرمائید
آدرس لینک کانال من در تلگرام* :
https://telegram.me/moonlightyy/ 
دیدگاه ها (۱)

اندوه جهان چیست ؟ تویی داغِ یگانه دلسوختگان را چه به اندوه ز...

#دختران-پیشاپیش-روزتان-مبارک 🌹 🌹 🌹 #دخترم امروز برای تو مینو...

باز امشب از خیالِ تو، غوغاست در دلمآشوبِ عشقِ آن قد و بالاست...

عاشقت هستم تا در بدنم جان دارمو ڪنار تو مگر نقطہ ے پایان دار...

آخرین بازمانده خیابان های ترک خورده و ماشین های خاک گرفته پل...

پارت 3

عشـق تحقیر شده 𝐏𝐚𝐫𝐭 𝟒︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼⏜۪۪۪︵‌‌...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط