پارت هفتم
#پارت_هفتم
طاها:سریع رفتم تو اتاق که دیدیم حسام داره رها رو میزنه همینجوری که رها رو زیر مشت و لگدش گرفته بود میگفت
حسام:خاک تو سرت خجالت نمیکشی؟؟هااا جواب بده دیگه مگه لالی؟؟
طاها: رفتم حسام و از رها جدا کردم که دیدم رها بی جون افتاده رو زمین و داره گریه می کنه یه لحظه دلم براش سوخت بلندش کردم همین که خواستم چیزی بگم امیر با عصبانیت به حسام گفت
امیر:حسام چه غلطی میکنی به نظرت این یه دختر زیر مشت و لگد تو دووم میاره؟؟جواب بده
حسام: حقشه هر بلایی که سرش میاوردم
امیر:طاها این دختره کیه داداش؟؟؟
طاها: امممممم زنمه
امیر:چیی کی زن گرفتی ما نفهمیدیم
طاها:قضیه اش طولانی بعدا بهت میگم
امیر:خب حسام توضیح بده ببینم چرا این دختره رو ..... راستی طاها اسمش چیه؟؟
طاها: رها
امیر:چرا رها رو میزدی
حسام: وقتی فهمیدم زن طاهاست ترسیدم اگه طاها میفهمید چیکار کردم زندم نمیذاشت پس گفتم داشتم میرفتم سمت اتاق توکه یکی در این اتاق رو باز کرد و گفت بیا کارت دارم منم رفتم تو اتاق که دختره گفت بیا یکم خوش بگذرونم و بعد هی خودشو به من میچسبوند منم عصبانی شدم زدمش همین
طاها: با حرفای حسام تعجب کردم به قیافش نمیخورد اینقدر لاشی باشه بعد به بچه ها گفتم میشه برین خونتون اونا هم قبول کردن و رفتن
امیر:راستش من به حسام شک کردم چون لب و گردن رها کبود شده بود موقع رفتن به طاها گفتم زود قضاوت نکن حسام یه آدم دروغگوی لاشی سر اون زنت روبه باد نده اول برو دوربین ها رو چک کن
طاها:اونا که رفتن خیلی عصبانی بودم ولی به حسام اعتماد داشتم ولی گفتم بزار حرف امیرم گوش بدم رفتم بالا در اتاق رو باز کردم که رها همینجوری بی جون کف زمین افتاده بود رفتم بلندش کردم گرفتمش تو بغلم و بعد بهش گفتم مگه بهت نگفتم از تو اتاق بیرون در نیا؟؟؟ هاا د جواب بده لعنتی
#رها
رها:بعد از اینکه اونا رفتن طاها امد تو اتاق و منو گرفت تو بغلش با بغل کردنش یاد ...
لایک❤کامنت✉فراموش نشه 😘😘😍😍😍
طاها:سریع رفتم تو اتاق که دیدیم حسام داره رها رو میزنه همینجوری که رها رو زیر مشت و لگدش گرفته بود میگفت
حسام:خاک تو سرت خجالت نمیکشی؟؟هااا جواب بده دیگه مگه لالی؟؟
طاها: رفتم حسام و از رها جدا کردم که دیدم رها بی جون افتاده رو زمین و داره گریه می کنه یه لحظه دلم براش سوخت بلندش کردم همین که خواستم چیزی بگم امیر با عصبانیت به حسام گفت
امیر:حسام چه غلطی میکنی به نظرت این یه دختر زیر مشت و لگد تو دووم میاره؟؟جواب بده
حسام: حقشه هر بلایی که سرش میاوردم
امیر:طاها این دختره کیه داداش؟؟؟
طاها: امممممم زنمه
امیر:چیی کی زن گرفتی ما نفهمیدیم
طاها:قضیه اش طولانی بعدا بهت میگم
امیر:خب حسام توضیح بده ببینم چرا این دختره رو ..... راستی طاها اسمش چیه؟؟
طاها: رها
امیر:چرا رها رو میزدی
حسام: وقتی فهمیدم زن طاهاست ترسیدم اگه طاها میفهمید چیکار کردم زندم نمیذاشت پس گفتم داشتم میرفتم سمت اتاق توکه یکی در این اتاق رو باز کرد و گفت بیا کارت دارم منم رفتم تو اتاق که دختره گفت بیا یکم خوش بگذرونم و بعد هی خودشو به من میچسبوند منم عصبانی شدم زدمش همین
طاها: با حرفای حسام تعجب کردم به قیافش نمیخورد اینقدر لاشی باشه بعد به بچه ها گفتم میشه برین خونتون اونا هم قبول کردن و رفتن
امیر:راستش من به حسام شک کردم چون لب و گردن رها کبود شده بود موقع رفتن به طاها گفتم زود قضاوت نکن حسام یه آدم دروغگوی لاشی سر اون زنت روبه باد نده اول برو دوربین ها رو چک کن
طاها:اونا که رفتن خیلی عصبانی بودم ولی به حسام اعتماد داشتم ولی گفتم بزار حرف امیرم گوش بدم رفتم بالا در اتاق رو باز کردم که رها همینجوری بی جون کف زمین افتاده بود رفتم بلندش کردم گرفتمش تو بغلم و بعد بهش گفتم مگه بهت نگفتم از تو اتاق بیرون در نیا؟؟؟ هاا د جواب بده لعنتی
#رها
رها:بعد از اینکه اونا رفتن طاها امد تو اتاق و منو گرفت تو بغلش با بغل کردنش یاد ...
لایک❤کامنت✉فراموش نشه 😘😘😍😍😍
۱.۷k
۲۶ فروردین ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.