زندگی مافیا ای
زندگی مافیا ای
پارت:6
میگه لباساتو خدمتکارا شستن اتو هم زدن
کیفتم اون جاست کتاب هاتو هم برنامه کردن
(اشاره به کیف میکنه)
و موقه مدرسه هم وایسا میام دنبالت
و رفت..
رفتم برگه ها رو تموم کردم
کتاب هامو در اوردم و درس خوندم
و تکالیفمو کامل کردم
(ویو تهیونگ)
بعد که برگشتم
خاستم برم داخل ولی لای در باز بود
دیدمش داره تکالیفشو انجام میده
و عینک زده
وای این کیوتو نگاهههه
برم بهش بگم عاشقشم
نه فعلا ول کن
رفتم داخل با اومدن من دست از نوشتن برداشت و کتاباشو گذاشت تو کیفش
نگاه به ساعت کرد و بعدش گفت
عامم.. ببخشید
من..
حرفشو خوندم از چشاش
و گفتم برو اتاق کناری
گفت بله ممنون
و رفت
(ویو ا/ت)
چطوری فهمید میخام چی بگم
خو حالا برم آماده شم
تو ی کمد لباس راحتی بود
ی جای دیگه بیرونی
حالا فرم مدرسم کجاست
رفتم ی کمد دیگه رو باز کردم
واییییی
پر پیراهن و دامن کوتا و بلنده
وای کروات ها روووووو
یکیشو برداشتم و پوشیدم
ی جوراب سه خط مشکی هم که تا زانو هامو پوشیدم
و ی بوت کفش
رفتم سراغ میز آرایشی
ی شونه برداشتمو موهامو شونه زدم
ی میکاپ ساده زدم و رفتم
پارت:6
میگه لباساتو خدمتکارا شستن اتو هم زدن
کیفتم اون جاست کتاب هاتو هم برنامه کردن
(اشاره به کیف میکنه)
و موقه مدرسه هم وایسا میام دنبالت
و رفت..
رفتم برگه ها رو تموم کردم
کتاب هامو در اوردم و درس خوندم
و تکالیفمو کامل کردم
(ویو تهیونگ)
بعد که برگشتم
خاستم برم داخل ولی لای در باز بود
دیدمش داره تکالیفشو انجام میده
و عینک زده
وای این کیوتو نگاهههه
برم بهش بگم عاشقشم
نه فعلا ول کن
رفتم داخل با اومدن من دست از نوشتن برداشت و کتاباشو گذاشت تو کیفش
نگاه به ساعت کرد و بعدش گفت
عامم.. ببخشید
من..
حرفشو خوندم از چشاش
و گفتم برو اتاق کناری
گفت بله ممنون
و رفت
(ویو ا/ت)
چطوری فهمید میخام چی بگم
خو حالا برم آماده شم
تو ی کمد لباس راحتی بود
ی جای دیگه بیرونی
حالا فرم مدرسم کجاست
رفتم ی کمد دیگه رو باز کردم
واییییی
پر پیراهن و دامن کوتا و بلنده
وای کروات ها روووووو
یکیشو برداشتم و پوشیدم
ی جوراب سه خط مشکی هم که تا زانو هامو پوشیدم
و ی بوت کفش
رفتم سراغ میز آرایشی
ی شونه برداشتمو موهامو شونه زدم
ی میکاپ ساده زدم و رفتم
۶.۲k
۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.