«ماه من»
«ماه من»
p5
🔮🌌🪐⭐🌑
ته.اونجوری نکن میدونی دل من طاقت ندارم!!
ات.ته من واقعا ازت معذرت میخوام!!
ات.احساس میکردم این دوری به درد جفتمون میخوره!!
ته.هنوزم همین فکر و میکنی؟؟
«الان تمام حرف های ته با داد و گریه»
ته.میفهمی بدون تو انگار نفس کشیدن برام سخت بود!!
ته.همش یه چیزی روی دلم سنگینی میکرد!! میدونی چقدر تشنه ی لبات ام!!
میدونی چقدر دلتنگ عطر تنت ام!!
میفهمی لعنتی!! هروقت به ماه نگاه میکنم یاد تو میفتم!!
باشه میخوای بری برو!!
چرا آنقدر عذابم میدی؟؟؟
«ات»
من با این مرد چیکار کردم!!
مردی که جلوی هیچ کسی سر خم نمیکرد شاهزاده ی مغرور شهر که کلی دختر دنبالشن!!
الان بخاطر من داره گریه میکنه؟؟؟
چقدر دلم میخواد برم بهش بگم دوسش دارم اما اون اینجوری آسیب میبینه!!
درد قلبم باز اوج گرفته بود!!
احساس کردم چهرم داره کبود میشه!!
دیدم تهیونگ با تعجب دستش رو روی گونم گذاشت و لب زد.....
مایل به حمایت؟؟
p5
🔮🌌🪐⭐🌑
ته.اونجوری نکن میدونی دل من طاقت ندارم!!
ات.ته من واقعا ازت معذرت میخوام!!
ات.احساس میکردم این دوری به درد جفتمون میخوره!!
ته.هنوزم همین فکر و میکنی؟؟
«الان تمام حرف های ته با داد و گریه»
ته.میفهمی بدون تو انگار نفس کشیدن برام سخت بود!!
ته.همش یه چیزی روی دلم سنگینی میکرد!! میدونی چقدر تشنه ی لبات ام!!
میدونی چقدر دلتنگ عطر تنت ام!!
میفهمی لعنتی!! هروقت به ماه نگاه میکنم یاد تو میفتم!!
باشه میخوای بری برو!!
چرا آنقدر عذابم میدی؟؟؟
«ات»
من با این مرد چیکار کردم!!
مردی که جلوی هیچ کسی سر خم نمیکرد شاهزاده ی مغرور شهر که کلی دختر دنبالشن!!
الان بخاطر من داره گریه میکنه؟؟؟
چقدر دلم میخواد برم بهش بگم دوسش دارم اما اون اینجوری آسیب میبینه!!
درد قلبم باز اوج گرفته بود!!
احساس کردم چهرم داره کبود میشه!!
دیدم تهیونگ با تعجب دستش رو روی گونم گذاشت و لب زد.....
مایل به حمایت؟؟
۳.۵k
۱۴ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.