⛓️❤️🔥🫦😈🩸💦💍🔞
⛓️❤️🔥🫦😈🩸💦💍🔞
p2
اما اون مال یکی دیگست!!
«ات»
با استرس بلیط هواپیما رو توی دستم فشردم!!
°•یعنی چی میشه آخرش؟؟
تنهایی یه دختر اونم توی یه کشور دیگه با یه ترس یه نکنه یه نفر دنبالش کنه!!
نفس عمیق میکشم و وارد سالن میشم:)
روی صندلی میشینم و چشمام رو میبندم:)
نه نه منو نزن!!
باشه حق با توعه من مال توعم!!
منو نزن!!
چشم ارباب هرچی تو بگی!!
صدا های تو سرم باز اکو میشد:)
نمیدونم چی شد که دیدم صورتم خیس شد چشام میسوخت!!
رد اشکام روی گونه هام میسوخت!!
نم نم بارون شروع به باریدن کرد حوصلم سر رفته بود هدفون ام رو روی گوشام گذاشتم و آهنگ رو پلی کردم!!
خسته بودم خیلی وقته خسته ام!!
من بعد از دیدن تهیونگ دیگه مثل قبل نیستم!!
خودم متوجه تغیرم شدم!!
اما هیچ کسی نمیفهمید:)
درگیر افکار خودم بودم که ماشینی توجه منو به خودش جلب کرد!!
آشنا بود انگار عینشو جایی دیدم!!
درگیر ماشین بودم که نفس های داغ کسی رو پشت گوشم احساس کردم برگشتم و با دیدن اون....
بچه ها تهیونگ پشت ات نیست!!
به نظرتون کیه؟؟
p2
اما اون مال یکی دیگست!!
«ات»
با استرس بلیط هواپیما رو توی دستم فشردم!!
°•یعنی چی میشه آخرش؟؟
تنهایی یه دختر اونم توی یه کشور دیگه با یه ترس یه نکنه یه نفر دنبالش کنه!!
نفس عمیق میکشم و وارد سالن میشم:)
روی صندلی میشینم و چشمام رو میبندم:)
نه نه منو نزن!!
باشه حق با توعه من مال توعم!!
منو نزن!!
چشم ارباب هرچی تو بگی!!
صدا های تو سرم باز اکو میشد:)
نمیدونم چی شد که دیدم صورتم خیس شد چشام میسوخت!!
رد اشکام روی گونه هام میسوخت!!
نم نم بارون شروع به باریدن کرد حوصلم سر رفته بود هدفون ام رو روی گوشام گذاشتم و آهنگ رو پلی کردم!!
خسته بودم خیلی وقته خسته ام!!
من بعد از دیدن تهیونگ دیگه مثل قبل نیستم!!
خودم متوجه تغیرم شدم!!
اما هیچ کسی نمیفهمید:)
درگیر افکار خودم بودم که ماشینی توجه منو به خودش جلب کرد!!
آشنا بود انگار عینشو جایی دیدم!!
درگیر ماشین بودم که نفس های داغ کسی رو پشت گوشم احساس کردم برگشتم و با دیدن اون....
بچه ها تهیونگ پشت ات نیست!!
به نظرتون کیه؟؟
۵.۴k
۱۴ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.