Part

Part8
♡:نترس کوچولو
☆:پس نگو دیگه
♡:بازی‌ تموم شد بیاین بریم
-میان بیرون
☆: من خسته شدم بیاین بریم
♤: منم همین طور
☆: کای خوشبخت شدم از دیدنت
♡: منم همین طور شمارم رو هان داره بعدا بگیر ازش
☆: باشه پس خداحافظ
♡ :خداحافظ
-از هم‌جدا میشن
♡: باید هرچه زودتر بدزدمش و مال خودم بکنمش
-سوار ماشین میشه ‌و منتظر حرکت هان میمونه
♤: کیی شمارش رو گرفتی؟
°°: تو کشتی گرفتم
☆ : خیلی هم عالی
-هان ماشین رو روشن میکنه
-گاز‌ میده یه کم
☆: به خاطر لینو اروم میریم مثل لاک پشت ها
♤: اع خو میترسم
°°: فلیکس بچم رو اذیت نکن
☆: باشه بابا دوتایی ریختین روم
♤: باشه بابا جوجه عصبی نشو
☆: نمیخوام از فردا هم با هان بیا
°°: دقیقا میخواستم بگم از فردا خودم میرم دنبالش
☆: اع اوکی بات ولی قهر نیستم
♤: خوبه باشه ممنون
-میرسیم خونه هان
-پیاده میشه
°°: خداحافظ بعدا میبینمتون
☆: میبینمت
فلیکس میشینه پشت رول
♤: میگما کای جذاب بود نمیخوای اوکی شی؟
☆: نه نمیخوام عاشقش نشدم
♤: باشه باشه
فلیکس یه کم گاز میده
بعد 15 مین میرسن خونه لینو
♤: ممنون جوجه فردا میبینمت
☆: میبینمت خرگوشی
لینو پیاده میشه و میره تو
فلیکس گاز میده
♡: داره میره خونه فعلا بزار راحت باشه
فلیکس میرسه و وارد خونه میشه
ماشین رو پارک میکنه
میره تو
☆: اخ جون خونه
میره رو تختش
میخوابه
خواب
"صبح"
فلیکس از خواب بلند میشه
میره دست شویی و کارهای مربوطه رو میکنه
یه کم تینت میزنه به لبش
لباسش رو میپوشه
میره تو پارکینگ
☆: با موتورم میرم پس
سوار موتورش ميشه
گاز میده
پشت چراغ قرمز میمونه
چراغ سبز میشه
گاز میده
میرسه دانشگاه که.......