ادامه داصتان...
ادامه داصتان...
یه روز پصر بهش زنگ زدو گف: میخام ببینمت
دختر خشحال شدو ط دلش گف: خداروشک عشقم لابد کاری داشته که خاموش بوده…
قرار گذاشتن همون جای همیشگی…
ولی وقتی رف دختریو دست در دست پصر دید
پصر با لبخند به دختر نگاه میکرد
ولی دختر هر لحضه استرسش بیشتر میشد…|:
وقتی به هم رسیدن بعد سلام علیک
پصر با لبخندی گف: ازت خیلی ممنونم که این مدت کنارم بودی هرکاری برام کردی
دختر با لبای لرزون گف: کشش نده حرفتو بزن
پصر دست دختر کناریشو بالا برد و گف الان عشق اولم برگشته
امیدوارم خشبخت بشی…
من نمیتونم باهات بمونم…
بهت که گفده بودم عشقم رفته و حالا برگشته ببخشید عزیزم
دختر اشکش ریختو گف: پص اون خانومم گفتنات
پص اون همه ناز کشیدنات
تا نصف شب اضافه کاری وایسادنات که بتونی برام بهترین حلقه رو بخری
همش کشک بود …؟؟؟
پصر سرشو انداخ پایینو گف: ببخشید
دختر گف: باشه اگ ولت کرد بازم برگرد پیش خودم قول میدم به روت نیارم چجوری داغونم کردی
عشق اولش گف: بسه دیگ شما دوتا برا هم ساخته نشدین دصت پصرو گرف گف: بریم عشقم و رفتند
دختره هم رف اما ناگهان…
یه روز پصر بهش زنگ زدو گف: میخام ببینمت
دختر خشحال شدو ط دلش گف: خداروشک عشقم لابد کاری داشته که خاموش بوده…
قرار گذاشتن همون جای همیشگی…
ولی وقتی رف دختریو دست در دست پصر دید
پصر با لبخند به دختر نگاه میکرد
ولی دختر هر لحضه استرسش بیشتر میشد…|:
وقتی به هم رسیدن بعد سلام علیک
پصر با لبخندی گف: ازت خیلی ممنونم که این مدت کنارم بودی هرکاری برام کردی
دختر با لبای لرزون گف: کشش نده حرفتو بزن
پصر دست دختر کناریشو بالا برد و گف الان عشق اولم برگشته
امیدوارم خشبخت بشی…
من نمیتونم باهات بمونم…
بهت که گفده بودم عشقم رفته و حالا برگشته ببخشید عزیزم
دختر اشکش ریختو گف: پص اون خانومم گفتنات
پص اون همه ناز کشیدنات
تا نصف شب اضافه کاری وایسادنات که بتونی برام بهترین حلقه رو بخری
همش کشک بود …؟؟؟
پصر سرشو انداخ پایینو گف: ببخشید
دختر گف: باشه اگ ولت کرد بازم برگرد پیش خودم قول میدم به روت نیارم چجوری داغونم کردی
عشق اولش گف: بسه دیگ شما دوتا برا هم ساخته نشدین دصت پصرو گرف گف: بریم عشقم و رفتند
دختره هم رف اما ناگهان…
۹۲۷
۲۳ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.