یکدرختپیرموسهمتبرهامیشوم

یک درخت پیرم و سهم تبرها می شوم
مرده ام،دارم خوراک جانورها می شوم
بیخیال از رنج فریادم تردّد می کنند
باعث لبخند تلخ رهگذرها می شوم
با زبان لال خود حس می کنم این روزها
همنشین و همکلام کور و کرها می شوم
هیچکس دیگر کنارم نیست،می ترسم از این
اینکه دارم مثل مفقود الاثرها می شوم
عاقبت یک روز با طرز عجیب و تازه ای
می کشم خود را و سر فصل خبرها می شوم
#نجمه_زارع#بهاره🌸
دیدگاه ها (۱)

شب است و باز دل من بهانه می خواهدبه وصف تو غزلی عاشقانه می خ...

#سعدی #بهاره🌸

بگو که گل نفرستد کسی به خانه ی منکه عطر یاد تو پر کرده آشیان...

#بهاره🌸#صبح_بخیر

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط