تو انگار خوب می دانستی که وقتش است.
تو انگار خوب میدانستی که وقتش است.
وقتِ آنکه بیایی و به دنیای من رنگِ زندگی بپاشی.
میدانستی که دیگر وقت آن است که غم هایم به سفری دور و دراز بروند و معنی خوشحالی را بیشتر از هرکس دیگری بفهمم.
انگار همهی اینها را از قبل میدانستی!
و سرانجام از کوچه هایی که بوی شعر و پرتغال میدادند، آمدی، ماندی و من تازه فهمیدم که قبل از تو زندگیام، چه قدر بی معنی بوده است...
[شقایق جلیلی]
#زیبا #عکس #عکس_نوشته_عاشقانه #عکس_نوشته #خاص
وقتِ آنکه بیایی و به دنیای من رنگِ زندگی بپاشی.
میدانستی که دیگر وقت آن است که غم هایم به سفری دور و دراز بروند و معنی خوشحالی را بیشتر از هرکس دیگری بفهمم.
انگار همهی اینها را از قبل میدانستی!
و سرانجام از کوچه هایی که بوی شعر و پرتغال میدادند، آمدی، ماندی و من تازه فهمیدم که قبل از تو زندگیام، چه قدر بی معنی بوده است...
[شقایق جلیلی]
#زیبا #عکس #عکس_نوشته_عاشقانه #عکس_نوشته #خاص
۵.۰k
۰۴ تیر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.