بانوی من

بانوی من!
اگر دست من بود
برایت پایتختی
در گوشه‌ی زمان می‌ساختم
که ساعت‌های شنی و خورشیدی
در آن کار نکنند
مگر آن‌گاه که
دست‌های کوچک تو
در دستان من آرمیده‌اند...

#نزار_قبانی
دیدگاه ها (۱)

کاش یک شب خدا بپذیرد دعوت مرا به میهمانی دلمبنشیند روبروی من...

اسفند ، اردیبهشتی ترین حالتِ زمستان است ... از همان ماه هایِ...

پشیمان اسـت هرکس عشق راپنهان نگه دارد پشیمان ترکسی که عشق خو...

به جان آمد دل از ناز نگاهت 👀

✨️عشقلرزش انگشتان استو لب های فروبسته ی غرق سوال تو را در خل...

عشق لرزش انگشتان استو لب های فروبسته ی غرق سوال!تو را در خلا...

لطفا به بندِ اولِ سبابه ات بگو کمی حوصله اش بیشتر شود تا حضو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط