سلام مهربان تر از خودم به خودم

سلام مهربان تر از خودم به خودم
غریب فاطمه تمام هستی من فدای یک تار موی شما
چه وقت این انتظار به سر میرسد مرا ...... مولا جان
چه قدر ندبه بخوانم! چرا نمی آیی؟
چه دیده ایی که از این دل شکسته بیزاری!؟ نیا! به درد خودم گریه می کنم، باشد
شما که از بدی حال من خبر داری «صلاح مملکت خویش خسروان دانند»
ازاین به بعد غزل، من ندارم اصراری

نیا! که وُسع خرید کلافِ نخ هم نیست
شما که با خبر از نرخ هایِ بازاری

امان نمی دهدم گریه، درد و دل دارم
به سینه مانده چه ناگفته هایِ بسیاری

به جان مادرت آقا به کار می آیم
مرا اگر تو در این روضه ها نگه داری

به درد می خورم آقا، مرا تحمل کن
به جای «شیعه» بخوانم «غلام درباری»

تو شاهدی! جگرم خرجِ روضه هاتان شد
گمان کنم که به من اندکی بدهکاری

ببخش، حرف زیادی زدم، غلط کردم
شما امامی و من هم غلام، مختاری

مرا فراق و غمت می کشد، تو خواهی دید
که خورده برگۀ ترحیم من به دیواری
دیدگاه ها (۵)

حال ما دنیا نشینان بی تو اصلاً خوب نیستبی تو در دنیای ما جز ...

شگفتی های زمان ظهورپست اولامام حسن مجتبی ع می فرماید:(در دول...

ﻣﺸﮑﻞ ﮔﺸﺎﯼ ﺷﯿﻌﻪ ﺑﯿﺎ ﺟﺎﻥ ﺑﻪ ﻟﺐ ﺭﺳﯿﺪﺍﯼ ﯾﺎﺩﮔﺎﺭ ﮐﺮﺏ ﻭ ﺑـﻼ ، ﺟـﺎﻥ ...

امریکا با نیرو و قدرت شیران دلیر ایرانی امروز صبح به خود لر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط