دددی خجالت

+د..ددی (خجالت)
-داری کاری می‌کنی همینجا به فا...کت بدم بیب
+و..ولم کن منحرف
-منحرف و شب نشونت میدم..
+(ترس)
(فردا)
ویو آت
کمپ تموم شد و رفتیم خونه با تهیونگ به نمره ها نگاه کردیم که تهیونگ داد زد
-یسسس
من به نمره آن نگاه کردم..افتادم
+نهعععع خدااا نمیخوام دوباره برگردم به کمپ
-منم میام باهات بیب
+ممنون
-ممنون چی؟
+د..ددی جونم (خجالت)
کی‌...س طولانی و شروع کرد و بعد چند مین نفس کم آوردم خواستم جدا بشم که اجازه نداد و محکم تر بوسید چند مین بعدش ول کرد
+میخوای منو بکشی روانی (نفس نفس)
-ببخشید بیبی واقعا نیاز داشتم
+من الان گشنمه...
-واقعا؟(لبخند شیطانی)
+آنقدر منحرف نباش
رفتیم دانشگاه که یه پسره که از ترم های پایین تر بود اومد سمتم
✓چقدر شما خوشگلی خیلی زیاد
+ممنون
✓میشه با هم دوست بشیم؟
+چجور دوستی؟
✓دوست ساده رفیق...
+باش...
✓اصلتون و میدین؟
+ا.تم ۲۳ سالمه سئول بدنیا اومدم
✓پس چرا اومدین بوسان؟
+اینجارو بیشتر دوید داشتم
✓هوم...منم لینو هستم ۲۰ سالمه
که تهیونگ اومد سمتمون
-اووو اینجارو ببین (عصبی)
لینو دستشو سمت تهیونگ دراز کرد
✓من لی...
که تهیونگ زد تو صورتش(دلم برا لینو سوخت🥺💔)
+تهیونگگگگگ چیکار کردی روانییی هوففف ازت خیلی کوچیک تره متاسفم برات
-با چه اجازه ای با دوست دخترم حرف زدییی
✓م..متاسفم آقا نمی‌دونستم دوست پسر داره
+اصلا قسط این دوست شدن بود چرا آنقدر رو مخمی هااا
✓م.. متاسفم آقا(بغض)
بعد تعظیمی کرد و با گریه رفت
(#لینو-مظلوم-تر-از-کودک-غزه)🤣
+چرا زدیش اون پسر خوبی بود (داد)
-بدم میاد با پسرا همنشینی می‌کنی بفهم
دیدگاه ها (۹)

+برو باباویو آت رفتم حیاط تا لینو رو پیدا کنم که دیدم یه گوش...

حسابم باز شددددد #ممنون-از-ویسگون

+تهیونگ ول کن من مال خودمو میخورم-مریض میشیویو آت شروع کرد ب...

ویو آت بعد کلی گشتن چوب هارو بردیم سمت چادر و آتیش روشن کردی...

پارت ۲۰ فیک دور اما آشنا

پارت : ۱۷

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط