تهیونگ ول کن من مال خودمو میخورم
+تهیونگ ول کن من مال خودمو میخورم
-مریض میشی
ویو آت
شروع کرد به خوردن اون مارشمالو هایی که یکم فشار بدی ذغال میشن چشماشو از بدمزگی فشار میداد
+تهیونک نخور خواهش میکنم
که مدیر اومد
§بچه ها چیکار میکنید
پاشدیم و تعظیم کوتاهی کردیم
+ا..استاد گفت باید مارشمالو های سوخته رو بخوریم
§اونوقت چرا؟
+اسراف نشه
§شما هم گوش دادید....مریض میشید
-تو باید یاد بگیری کی رو به عنوان استاد انتخاب میکنی...
+هیس تهیونک
§لازم نیست بخوریدش جدید درست کنید...حساب اونو هم برسید
+کامسامیداااا (ادمین کره ای میشود)
مدیر رفت تهیونگ هم رفت سمت استاد
-بخورش (منحرف نشید...اشاره به مارشمالو سوخته)
¢چطور جرع...
§من گفتم...بخوریدش
استاد مجبور شد مارشمالو رو بخوره منو تهیونگ هم با پوزخند نگاش کردیم بعد رفتیم مارشمالو درست کردیم و خوردیم و خندیدیم
فردا
ویو آت
بیدار شدم دیدم تهیونگ نیست رفتم از چادر بیرون دیدم داره دوکبوبی درست میکنه رفتم و از پشت بغلش کردم
+خسته نباشی ددی
-ت..تو الان چی گفتی
-مریض میشی
ویو آت
شروع کرد به خوردن اون مارشمالو هایی که یکم فشار بدی ذغال میشن چشماشو از بدمزگی فشار میداد
+تهیونک نخور خواهش میکنم
که مدیر اومد
§بچه ها چیکار میکنید
پاشدیم و تعظیم کوتاهی کردیم
+ا..استاد گفت باید مارشمالو های سوخته رو بخوریم
§اونوقت چرا؟
+اسراف نشه
§شما هم گوش دادید....مریض میشید
-تو باید یاد بگیری کی رو به عنوان استاد انتخاب میکنی...
+هیس تهیونک
§لازم نیست بخوریدش جدید درست کنید...حساب اونو هم برسید
+کامسامیداااا (ادمین کره ای میشود)
مدیر رفت تهیونگ هم رفت سمت استاد
-بخورش (منحرف نشید...اشاره به مارشمالو سوخته)
¢چطور جرع...
§من گفتم...بخوریدش
استاد مجبور شد مارشمالو رو بخوره منو تهیونگ هم با پوزخند نگاش کردیم بعد رفتیم مارشمالو درست کردیم و خوردیم و خندیدیم
فردا
ویو آت
بیدار شدم دیدم تهیونگ نیست رفتم از چادر بیرون دیدم داره دوکبوبی درست میکنه رفتم و از پشت بغلش کردم
+خسته نباشی ددی
-ت..تو الان چی گفتی
- ۳.۱k
- ۱۶ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط