تقصیر خودم نیست اگر داغ و کبودم
تقصیر خودم نیست اگر داغ و کبودم
حرف تو که آید به میان ، سخت حسودم
تقصیر تو هم هست که با طرز نگاهت،
آرام خزیدی به تن و تارم و پودم
می خواستم از جاذبه ات فاصله گیرم،
اما نشد و عشق تو سر زد به وجودم
ای کاش فقط سر زده بود ...آمد و ماند و
در گیر خودش کرد ...من و بود و نبودم…
تکثیر شدی در همه ی ثانیه هایم
در خوابم و در اشکم و در ذکرو سجودم
آنقدر که جز چهره ی تو هیچ ندیدم
آنقدر که جز وصف تو چیزی نسرودم
با حضرت حافظ کمی از عشق تو گفتم
فرمود مراعات کنم حد و حدودم...
حرف تو که آید به میان ، سخت حسودم
تقصیر تو هم هست که با طرز نگاهت،
آرام خزیدی به تن و تارم و پودم
می خواستم از جاذبه ات فاصله گیرم،
اما نشد و عشق تو سر زد به وجودم
ای کاش فقط سر زده بود ...آمد و ماند و
در گیر خودش کرد ...من و بود و نبودم…
تکثیر شدی در همه ی ثانیه هایم
در خوابم و در اشکم و در ذکرو سجودم
آنقدر که جز چهره ی تو هیچ ندیدم
آنقدر که جز وصف تو چیزی نسرودم
با حضرت حافظ کمی از عشق تو گفتم
فرمود مراعات کنم حد و حدودم...
۴.۹k
۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۲