بر رهگذرت نهاده ام چشم

بر رهگذرت نهاده ام چشم
پیوسته چو کاسه ی گدایی
عشقی که نظر بوصل دارد
باشد چو عبادت ریایی
دیدگاه ها (۱)

این دست های خالی و ساده دخیلتان ما را فقط به رسم رفاقت دعا ک...

ﭼﻮﻥ ﮐﻪ ﻣﻘﺼﻮﺩ ﺗﻮﯾﯽ ، ﻣﻨﺖ ﺳﺎﻗﯽ ﻧﮑﺸﻢ ﺷﻮﻕ ﺩﯾﺪﺍﺭ ﺗﻮ ﺩﺍﺭﻡ ﻏﻢ ﺑﺎﻗﯽ ...

ثانیه ها اتش میزنند بر جسم و جانمبرای مردنم هر شب دعا کن…

تو در میان این کوچه هاو در این شب هاکه انگار صبح ندارندداری ...

‍ ‍‌بگیر آنقدر محکم در بغل دلبسته ی خود راکه در بر دارد انگا...

j_k رمان

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط